سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش برای آنکه بدان عمل می کند، مایه رشد است . [امام علی علیه السلام]
 
جمعه 86 تیر 1 , ساعت 10:1 صبح

از خودخواهی هایم به خدا پناه می برم.

شکر گزاری آئینی قدیمی در میان بسیاری از اقوام بوده و هست. بعد از اسلام بسیاری از جشن ها و پایکوبی ها به سنت دیگری که همان اطعام است تبدیل شد. تجربه ها و خاطره های ما فقط در غم ائمه سراغ دارد که چنین مراسمی را دیده باشد و کمتر در ذهن ما در تولد ها و جشن ها این اتفاق (اطعام به معنای واقعی به سمت نیازمند) می افتد. شاید دلیل آن این باشد که در اسلام دو نوع انفاق و اطعام داریم و در کل دو نوع کمک و یاری و مدد، خواه از هر نوعی که می خواهد باشد، باشد. مثلا آیه ی قرآن می خوانیم که: سرا و علانیه (سوره ابراهیم آیه 31) بگو به عبادت کنندگان (که همان عینیت شکرگزاران خدا هستند) همان کسانی که ایمان [1] آورده اند که نماز را به پا دارند و از روزیشان انفاق کنند مخفیانه و علنی قبل از آنکه روزی فرا رسد که در آن نه دوستی موثر است و نه خرید و فروش (تعویض کالا با پول و ثروت).
بعضی از همین معاندین و مخالفان اسلام همان ها که صدر و ساقه ی اسلام را تکفیر می کنند (و یا می گویند حداقل این اسلامی که جمهوری اسلامی به ایشان نشان داده است،) از نژاد و قوم خویش هر چی می خواهد باشد ... ایرانی و ترک و لر و کرد اگر قرار باشد امام زمان ظهور کنند و ایشان بخواهند بهانه های واهی بگیرند غربی بگوید من قبلا در خوشی بودم !!! بگوید: ... ادامه مطلب...

چهارشنبه 86 خرداد 16 , ساعت 9:0 صبح

خلاصه:این نوشته درباره تاثیر درک معارف الهی مخصوصا قرآن است و در ادامه ی آن نمونه ی سخنرانی هایی که شاید برایتان جالب باشد آمده است.
خواندن قرآن و آشنایی با معارف الهی  و با اشاره های دقیق بسیار شیرین است. فهم قرآن به انسان شیرینی میچشاند که انسان تشنه تر برای عمل و تشنه تر برای دانستن می شود. عطشی که هم تو را راضی کرده و روح ات آرامش یافته و هم خاطره ی خوشی برای تکرار اون تجربه داری.
برعکس تمام لذت های مادی که انسان دین دار با قلب وسیعش آن ها را تمام شدنی و کوچکتر از این می بیند که تلاش کند برای کاری که خداوند از آن ناراضی است. حتی قبل از اینکه بفهمد این کار در اسلام نهی شده یا سفارش می تواند بفهمد روح و فطرتش با آن سازگار است یا نه؟ حتی پوچی و کوچکی و پستی عمل ناشایست را درک می کند.
اما معارف الهی و سرآمد همه ی آنها درک قرآن (کلمه ای از آن)چنان حلاوتی دارد که می تواند مستمرا برای قلوب وسیع جرعه هایی از شراب ناب را تا سیراب شدن کامل و حقیقی ادامه دهد. مشکل اینجاست که تقوای صد در صد شرایط را برای قلوب برای آمادگی برای پذیرش آماده می کند و میبینیم عرفای کامل و عالمان حقیقی که به دانسته هایشان عمل می کنند، به کجاها میرسند که نگاه کردن آنها و یا نفس آنها چنان تاثیری می گذارد که آنها که مثل من تجربه ی برخورد با چنین انسان های کاملی را داشته اند می فهمند که چه می کند ...نمونه ی سخنرانی ها . نظیر امام خمینی ، صمدی آملی ، جوادی آملی ، آیت الله شهید مرتضی مطهری ، آیت الله شهید دستغیب و آیت الله شهید بهشتی و بقیه : ادامه لیست سخنرانی ها موثر ...

شنبه 86 اردیبهشت 29 , ساعت 6:0 عصر

دانشگاه امام خمینی درس فلسفه اسلامی درس پنجم www.ikvu.com

معیار ضرورت شامل چند عامل است؟ نام ببرید.

1.       هرولدج. لارسن، نظریه احتمالات و نتیجه‌گیری آماری، ترجمه غلامحسین همدانی، تهران، مؤسسه انتشارات علمی دانشگاه صنعتی شریف.

آیا ارضای غریزه‌ی کنجکاوی در موضوعات فلسفی، آموختن فلسفه را ضروری می‌کند؟ چرا؟

خیر، شایسته است که انسان به نادانسته های خود بی تفاوت نباشد، زیرا شیطان از نادانی ما برای گول زدن ما استفاده می کند. ضرورت فقط در مسائل ایمانی و اعتقادی و واجبات الهی و ترک محرمات، قابل اثبات است. کسب معلومات به هر نحوی به استعداد و آتش درونی که خدا در دل بندگان خود می اندازد بستگی دارد.

آیا رفع جهل مرکب در موضوعات فلسفی، آموختن فلسفه را ضروری می‌سازد؟ چرا؟

خیر، بجز ائمه و معصومین، همه ی مخلوقات جهل مرکب دارند و ذات آنهاست

چگونه فلسفه پایه‌ اجتناب‌ناپذیر زندگی قرار می‌گیرد؟

زیرا انسان ها خواه ناخواه از گزاره هایی برای زندگی روزمره استفاده می کنند که گزاره های فلسفی اند.

اگر بدون پیش‌فرض‌های فلسفی نمی‌توان زندگی کرد، چرا آموختن فلسفه بر همگان ضروری نمی‌شود؟

ضرورت و وجوب استدلال و بحث، به طور عمیق برای همه واجب نیست. ممکن هم نیست.

تعیین نقش حس و عقل به وسیله‌ عقل چه نتیجه‌ای درپی‌دارد؟

زیربنای همه ی جهان بینی های شیطانی همین است که نفش حس و عقل را وارونه نشان دهد. نتیجه ی آن جایگاه ایمان به غیب را مشخص می کند که جز مبانی اعتقادی شیعه و اسلام است.

چرا نگاه فلسفی نگاهی کل‌نگر است؟

جزئیات با توجه به کلیات نتیجه می دهد. کلیات و سازمان ذهنی را اگر درست بچینیم و جایگاه عقل و نقل و وحی را بفهمیم هیچ وقت گمراه نخواهیم شد. برای دوری از سفسطه و توجیه و مغالطه باید اساس و زیر بنای کلی تحلیلی مسائل را بدانیم

چگونه نگاه فلسفی عمیق‌تر از نگاه دانشمندان تجربی است؟

 

1. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 2، قم، صدرا، 1371.

2. ی.م.بوخنسکی، مقدمه‌ای بر فلسفه، ترجمه محمد رضا باطنی، تهران، نشر نو.

فلسفه چگونه مبانی دانش‌ها قرار می‌گیرد؟

هر دانشی چرائی و چگونگی اشیاء و وجود آنها را زیر چتر علم و علمی تحلیل می کند. یعنی قانون و شرایطی را همیشه ثابت می داند و آنها را می نگارد و بسیاری را هم در پی تحلیل و پیدا کردن رابطه و قاعده ای است. این نگاه شانس را، اتفاقی بودن را رد می کند، و همین فلسفه ی تمام علوم است.

جهان‌بینی چیست و چه نقشی در زندگی انسان دارد؟

نگاه انسان کامل به مخلوقات و جهان اطراف خود و رابطه ی آن با قدرت بی نهایت و علم نامحدود و خالقی است که هو الاول و هو الاخر است. نه اینکه ...

نقش فلسفه هم نقش اول و آخری است اگر ما مبدا داریم و معاد اگر ما خالد فی النار یا خالد الی الله هستیم، اگر دنیا محل آزمون همین جهان بینی است که هر چه قوی تر باشد عمل ما نیز صحیح تر خواهد بود، پس هیچ چیزی جز نگاه فلسفی ای که جمع سالم با نگاه غرفانی و دینی واسلامی شده باشد نمی تواند ما را بسازد و به تکامل برساند.

پرسش‌های مهم جهان‌بینی را در چند محور می‌توان قرار داد؟

هوالاول کیست؟ : مبدا کجاست؟

خلقت و رابطه آن با مبدا و معاد (ما و خلقت)

هو الآخرکیست؟: معاد چیست؟

اولین چیزی که انسان در خود میابد الله است و حالا باید با توجه به خدا و الهامات او و وحی او خود را بشناسد که بشود: من عرف نفسه فقد عرف ربه که فعل ماضی در شناخت خداست که ما خدا را میشناختیم. و می شناسیم. اما غبار غفلت روی آن را گرفته و در لحظات اضطرار هویدا میشود. مگر کسی را می شناسی که لحظه ای که خدا از او وعده ی بندگی گرفت را بخاطر ناشته باشد؟


جمعه 86 اردیبهشت 21 , ساعت 4:0 صبح

دانشگاهیان کتاب تدوین را ورق می زنند، حوزه کتاب تکوین را زیر و رو می کند. اگر بتوانیم دین را در جامعه قائم کنیم دیگر نمی گویند: علم با دین در تعرض است. دانشگاه می گوید خدا اینچنین می کند و حوزه می گوید خدا چنین گفت.

دیگر نمی گویند: علم سکولار است؟ در شناخت دنیا علوم به وجود آمده اند. خدا دنیا را آفریده. انسان ها بوسیله عقل میپویند. مگر این عقل را خداوند در نهاد انسان قرار داد تا همان دنیا را بشناسد. ما هر چه داریم به قدری است که بهمون داده اند. به قدری که خدا هوش داد داریم. فلسفه تراوش عقل است و انسان آزاد است و می تواند سراغ فلسفه غیر دینی برود و محارب دین شود. همانطور که می تواند مثل قارون بگوید من تلاش کردم و مال و علم به دست آورم برای اهدافم.

آری :  انسانی هم که درس می خواند می گوید خدا به من وجود داد و مرا آفرید. او به من سلامتی داد و ... که بتوانم دنباله رو علم باشم. توفیق داد تا علاقه به درک هستی پیدا کنم. همه چیز از خداست. فیض خداست. توفیق اوست.

نه : انسانی هم که درس بخواند و بگوید من زحمت کشیدم و عالم شدم نیز کار قارونی و شیطانی می کند.

استفاده از تفسیر استاد آیت الله جوادی آملی


سه شنبه 86 اردیبهشت 11 , ساعت 9:2 صبح

به اینجا دقت کنید و به وبلاگ حدائق ذات بهجت مراجعه کردم و تمام احتجاج ها را خواندم. الحمد لله
من تمام مناظره های سایت افشا را با آقا سید علی تهرانی خوندم و مطالعه کردم و از سید تقاضا کردم که از روش های مختلف استفاده کند.و نوشتم:

من لیسانس نرم افزار هستم در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی هستم و آمدم از تهران به اینجا که به امید خدا شروع کنم علم لا متنهایی شیعی را.
خواستم از روی یادداشت هایم از تفاسیر استاد آیت الله جوادی آملی پاسخ دهم و نوشته هایم را بعد از ویرایش و تایید شما بر روی ویلاگم بگذارم که حرف ها هم مثل شما ساده و هم رسا و بدون تشویش باشد و از همه مهم تر اسرار شیعه را حافظ باشد از شما کمک می خواهم.
http://40hadith.googlepages.com/quran-tafsir-hejr-003-0441
http://40hadith.googlepages.com/t-hejr-003-0441.asx

http://40hadith.googlepages.com/quran-tafsir-hejr-001-1025
http://40hadith.googlepages.com/t-hejr-001-1025.asx


شنبه 86 اردیبهشت 8 , ساعت 2:0 صبح

قرآن کتاب جهانی و اسلام تنها دین ...

سخنرانی حضرت آیة الله جوادی آملی در این مورد


چهارشنبه 86 اردیبهشت 5 , ساعت 2:0 صبح

سوره ابراهیم آیه 23 که در میانه آن آیه، به مناظره ی شیطان ما ها و مستکبرین و ما ها می پردازد که روز قیامت هر چی می خواهیم خودمون رو تبرئه (برائت از مشرکین شنیدین؟) کنیم. میبینیم نمیشه. خداوند هم در این آیات زود تر برای بیدار شدن فطرت خواب ما که با نماز و سحر و اینها مانوس نیست تا معاد را یادآوری کنیم، در کتابش نیز یاد آوری می کند.

تا توانستم دانستن نبود  چونکه دانستم توانستن نبود

و لا تلومونی و لوموا انفسکم    ...   ما انا بمصرخکم و ما انتم بمصرخی ( به قرآن مراجعه کنید.) سوره ابراهیم آیه 23 

تا توانستم دانستن نبود  چون دانستم توانستن نبود


شنبه 86 اردیبهشت 1 , ساعت 6:0 عصر

خدایا اگر در نمازم با جوارح ام فعلی انجام می دهم، به حول و قوه ی توست. اگر نماز میخوانم. اگر موفق به خضوع و خضوعی هر چند اندک و قلیل و کوتاه می شوم، همه به حول توست و عنایات توست. اگر نیتم برای قربة الی (تو) الله است از توست اگر هدایتی است از توست و به قول شیخ الاستاد علامه آیت االله جوادی آملی اگر بین این نماز و نماز قبلی ام بنده ی صالح ات بودم از حول وقوه و برکتی است که تو دادی و اگر از این نماز تا نماز بعدی هم عنایتی به من کردی از دریای رحمت توست.

پس از تو می خواهم آنچه می دانم و نمی دانم و تو بهتر می دانی و گفتم و نگفتم و موجبات رضایت تو و خشنودی تو را فراهم میکند به من در وقتی که صلاح دیدی فیض دهی و توفیقش را عنایت کنی.


شنبه 86 اردیبهشت 1 , ساعت 1:8 عصر

نمی دانم که آرزوی زندگی در زمان امامان را داشته ای یا نه. اما من قدیم ها به خودم می گفتم که اگر راست می گویی باید با آنها و صحبت هایشان مانوس باشی. برای خوب بودن، به سبک و سیاقی که امامان می گویند هر وفت اراده و تصمیمی گرفتم با مشکلاتی مواجه شدم که در زندگی عادی آنها نبودند. وقتی می خواستم به دلخواه خودم زندگی کنم مشکلی نداشتم. مخصوصا با شیطان، انگار او کار خودش را کرده بود، به اینگونه که مرا دنبال خواسته ها و هوس هایم می فرستاد و می فرستند (الان هم). اما وقتی از طریق رادیو و یا تلویزیون با سخنرانی کسی که صحبت امامان را به گوشم میرساتد مواجه می شدم به خودم می گفتم: اگر راست می گویی کلام را گوش کن. تصمیم می گرفتم و با کوهی از مشکلات مواجه می شدم. وقت ها تنگ میشد. صداهای اذان به گوش نمی رسید و در یک کلام به وضوح می دیدم که کسی چوب لای چرخ بندگی می گذارد و کسی سنگ اندازی می کند. خوب که می نگریستم و تقکر عمیق بر مقدمات این دام ها میکردم، می یافتم که این دام ها از قبل برای خودم توسط خودم پهن شده بوده و من ...
زینب(س) از جنبه عبادت در حدّى بود که ... ادامه متن کلیک کنید ...

شنبه 86 اردیبهشت 1 , ساعت 10:19 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

نصف دین را کامل می کند. (ازدواج) کدام ازدواج؟

کسی با معرفت زیارتش کند به بهشت می رود. (حضرت معصومه (س)) کدام معرفت و کدام زیارت؟

یک ساعتش به هفتاد سال عبادت بدون معرفت می ارزد (تفکر) کدام تفکر؟ بجای کدام عبادت؟

روزه ی در آن روز به اندازه ی هزار سال روزه و شب زنده داری است (...)

و اینگونه روایات ...

در مرحله ی اول: در محاسبه ی اعمالمون اینکه این کار رو نفس من انجام دادم در قضاوت اینکه نحوه ی اون چگونه بوده؟ و از لحاظ معیار های ارزشی چگونه آن را ارزش گذاری می کنی؟ تاثیر نذاره، که تو انجامش دادی یا دیگری و تو مشاهده کننده بودی. یعنی قصور کارمون رو و اینکه داریم توجیه می کنیم و یا اینکه بواسطه اینکه کار ازطرف من بروز پیدا کرده و ... (امام خمینی یه سخنرانی دارند که دیروز از رادیو معارف پخش شد که خیلی کامل تر این مساله رو گوشزد کردند و تذکر دادند و راه حلش رو هم بیان فرمودند)

در مرحله ی دوم: همیشه دنبال پیدا کردن اشکال هاش باشه و حتی چیز هایی که از سر نادانی انجام میداده، و شاید عادت هم کرده برطرف کنه. از بروز انجام گناهانش روز به روز کم کنه، اما در هر حال بیان نکنه که ورع داره و یا احسان کرده. (که خیلی کار سختیه که تو راز دار خودت باشی که حتما خداوند ستار العیوب اند اگه خدت خودت رو لو ندی و بی آبرو نکنی) و برای انجام این کار همیشه یه یه جدول مثل جدول ضرب توی سرش باشه، که بجای اعدادی که در ستون اول و سطر اول نوشته میشه، تمام توصیه های ائمه رو بنویسه و در تعامل اون تذکرات با هم در پر کردن و نوشتن جواب های اون جدول ضرب در حال محاسبه باشه و تقابل هر کدوم رو در دیگری بسنجد.

دستورات قرآن نیز همه یادآوری فطرتی است که به قول آیت الله دستغیب با هر روز زندگی چون دور می شود، نیاز به اتصال به عالمی که آمده و می خواهد به آن رجوع کند، دارد. تذکر آنچه در فطرتمان در حال خاک خوردن است و با این کار غبار روبی می کنیم.


<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ