سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه مؤمن خود را از دنیا خالی کند، والا گردد وشیرینی دوستیِ خدا را دریابد و از نظر اهل دنیا، گویی دیوانه به شمار آید؛ حال آن که شیرینیِ دوستی خدا، با آن مردم درآمیخته است و در نتیجه، به غیر از او نمی پردازند.با خودم را از دل هایشان برخواهم کَند . [امام صادق علیه السلام]
 
جمعه 86 آبان 4 , ساعت 6:49 عصر

این همه به ما دستور جهاد علمی دادند، چه کردیم؟ این همه می شنویم امامای ما مثل امام صادق4000 داتشمند رو پرورش دادند که هر کدوم در شاخه ای از علم در محضر ایشان حاضر می شدند عبرت نمی گیریم؟ چطور از چیزی حرف می زنیم که هیچ تاثیری روی عمل مون نداره؟ راجع به محصول معتقد بودن به اعتقادات مون فکر کردیم؟ اینکه آدم معتقد به چه دردی می خوره؟ اصلا دیگه بحث آدم معتقد رو نمی کنیم. او که می گه من به تلاش علاقه دارم، چرا خودش تلاش نمی کنه. کی هست که رو کره ی زمین زندگی کنه و دوست داشته باشه با یه آدم تنبل همنشین باشه؟ پس همه ی ما از آدم با همت خوشمون می آد. پس اگه دوس داریم خدا همچین آدمی رو کنارمون قرار بده، چرا تلاش نمی کنیم که خودمون هم با عزم و اراده بشیم؟ کی هست که رو کره ی زمین زندگی کنه و دوست داشته باشه با یه آدم عصبانی همنشین باشه؟ پس همه ی ما از آدم مهربون خوشمون می آد. پس اگه دوس داریم خدا همچین آدمی رو کنارمون قرار بده، چرا تلاش نمی کنیم که خودمون هم مهربون  بشیم؟ کی هست که رو کره ی زمین زندگی کنه و دوست داشته باشه با یه آدم بی هدف همنشین باشه؟ پس همه ی ما از آدم هدفمند خوشمون می آد. پس اگه دوس داریم خدا همچین آدمی رو کنارمون قرار بده، چرا تلاش نمی کنیم که هدف های عالی داشته  باشیم؟ کی هست که رو کره ی زمین زندگی کنه و دوست داشته باشه با یه آدم تک بعدی همنشین باشه؟ پس همه ی ما از آدم چند بعدی خوشمون می آد. پس اگه دوس داریم خدا همچین آدمی رو کنارمون قرار بده، چرا تلاش نمی کنیم که چند بعدی بشیم؟

مگه قرآن نگفته از نعمت هایی که بهتون دادیم سوال می کنیم؟ داشتن هر کدوم از ائمه نعمت نیست؟ هر کدوم از داستان هایی که می شنویم از رفتار پیامبر، نعمت نیست؟ اگه هست !!! که هست، ما در قبال شون چیکار گردیم. اگر این نعمت ها نبودند با فقیر نبودیم؟ حالا که داریم استفاده کنیم.

این همه رهبری دستور جهاد داده مجاهد ساخته شده که انرژی اتمی داریم و گر نه اونی که ولایی نباشه داره نوکری آمریکایی می کنه همون قضیه فرار مغز ها.


سه شنبه 86 آبان 1 , ساعت 9:14 صبح

امروز بعد از شروع سال تحصیلی جدید دوباره در محضر کتاب شریف چهل حدیث از حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه حاضر شدیم. استاد این کتاب که آن را شرح می دهند فرزند انقلاب، عالم ربانی، شاگرد استاد شهید بهشتی، استاد مجاهدی هستند.  امشب در کلام ایشان فهمیدم که همین جایی که یک سال است میرویم همانجایی است که شهید بهشتی و خیلی دیگر از بزرگان حضور داشته اند.

پارسال یه دفعه که خیلی دلم گرفته بود یه آقای روحانی ای به فضل خدا سر راهم قرار گرفت که اینجا رو و این کلاس رو بهم معرفی کردند. وای چه روز های خوب همراه با دوری و سختی اما شیرینی ای که می کشی تا به دیار معشوق برسی. همش لذت. کاش امسال هم برام سال پر باری باشه و دیگه گذشته ی همراه با برکه شدن و ...


چهارشنبه 86 خرداد 30 , ساعت 8:47 عصر
منبع نوشته : گفتگوی نفس اماره ولوامه یک آخوند... !

این نفس اماره همیشه هست(وماابری نفسی انّ النفسَ لامّارة بالسوءالا ما رحم ربّی*)وهر کس را به حسب خودش امر به بدی می کند!مثلا ما آخوند هارا یک طوری معلم راطوری دیگر..وهکذا بازاری وکسبه راکه خود می دانید...درمقابل نفس اماره نفس لوامه قرار دارد!.. سردتان رادرد نیاورم بعضی وقتها نفس اماره من با نفس لو ا مه بد جوری با هم  قاطی می کنند!که بد نیست شما هم از یکی از این گفتمانها با خبر باشید:
نفس اماره خطاب به من:
به من چه که تو آخوند شده ای !چرا برای آسایش من کاری نمی کنی؟زود باش  هر طوری شده زندگی مرفه وبی درد سر دست وپاکن !غذاهای پر چرب ونرم و خوشمزه را امتحان کن!از زندگیت لذت ببر!..خانه مجلل وپر زرق وبرق  ماشین های لوکس هم بد چیزی نیست ها!؟؟..بابا اصلا !(ترا سنن؟)کار آخوندی خیلی سخته !عمامه را زمین بگذارو راحت باش!مگر نانت کم بود آبت کم بود که رفتی آخوند شده ای؟
نفس لوامه من:
بیخود این همه زور نزن که زندگی نرم وراحتی دست وپاکنی!اتقاقا باید تمام هم وغمت این باشد که زندگی رابه خودت سخت بگیری!مگر امام علی(ع) یک عالم دینی نبود؟!مگر نمی توانست زندگی پر چرب ونرم داشته باشد.نهج البلاغه را بخوان  بخوبی می فهمی که علی (ع)چه حال وروزی داشته است. (واینرا هم مد نظر داشته باش که او هم به عنوان یک انسان مختار می توانسته زندگی بی دردسری را انتخاب کند )ولی آمد وگفت: :  ...ادامه مطلب...

پنج شنبه 85 دی 14 , ساعت 3:21 عصر

طلبه ها علیکم بالجد و الاجتهاد - دکتر حاج مرتضی آقا تهرانی-
شما ها همه چی رو خوب می دونین و به اندازه کافی شنیدین و دلتون ظرفیت گوش دادن و بواسطه این ظرفیت? دور و بر تون پر از برکات واسه پر کردن اون ظرف منتظره؟ مگه نه؟

صلوات بفرستین تا بیشتر هم بشه.
انقدر استاد خوب دارین
استاد اخلاق
فلسفه
دین
دنیا
آخرت
امامان معارف و قرآن و نهج و مفاتیح و دعاها و ....
خدا بهترین هادی و معلم تونه. مگه نه؟ رب العالمین؟ تربیت کننده مربی و ...


پنج شنبه 85 دی 14 , ساعت 3:21 عصر
جلیلیسه شنبه 28/9/1385 - 21:39
سلام
اول این که ممنون که کل مطبتونو برام کامنت کرده بودین
دوم این که عنوان وبلاگتون یه کم بوداره
نمی دونم واقعا طلبه این یا این که اینم از اون کارهاس. به هر حال اگر هم اینجوری باشه دوباره برین از استادتون بپرسین ببینین فرمودن تو یه دفتر خصوصی بنویسین یا تو وبلاگ عمومی
در نهایت این که تو همین دفتر خصوصی هم اگه در کنار بخش آفات طلبگی مزایا و افتخارات و مسئولیت هاتونو ننویسین به همون آفات گرفتار خواهیم شد
سلام محضر استادتون برسونید
یاعلی

پنج شنبه 85 دی 14 , ساعت 3:21 عصر

با نام و یاد خدا و با سلام.

من همونم که وبلاگ قرآن من و وبلاگ های14 گانه دیگر رومی نویسم. از زمان خیلی قدیم شما رو میشناسم.من با شما راجع به اومدن به حوزه و علاقم خیلی مشورت کردم. نمی دونم یادتونه یا نه؟ همه چیز از ارده من خارج بود و حالا اینجا هستم. خواستم بگم که بالاخره جور شد. من اومدم قم. مادرم می گفت کار پیدا کن که حضرت معصومه جور کردن. حالا قم هستم و هم سر کار می روم و کار تخصصی ام که مهندسی شبکه اس رو ادامه می دم و هم ...

زیر سایه پدری مهربان که توی مسیر تهران به قصد حرم مطهر خانوم فاطمه معصومه باهاشون آشنا شدم و ایشون زیر بال و پر من رو گرفتند و اومدم قم که به امید خدا و اجازه از ساحت مقدس امام زمان می خوام درس طلبگی رو شروع کنم.  بالاخره اومدم. و می خوام به نصیحت همین پدر مهربونی که الان توی قم توی زیر زمین خونش اسکان گزیدم عمل کنم.ایشون گفتن که طلبه ها یه دفتر یادداشت داشته باشن تا از آفات طلبگب و چیز هایی که انسان رو از راه باز میداره بنویسیم.خواستم شما اولین باز دید کننده باشید.البته تا یادم نرفته بگم از روحانی عزیز دیگری که توی راه برگشتن به تهران، توی سفری که قصد اومدن به قم رو داشتم هم تشکر کنم.خدا نگهدار و حافظتون والسلام

سید صابر طباطبایی یزدی


پنج شنبه 85 دی 14 , ساعت 3:21 عصر
این وبلاگ متعلق به صابر طباطبائی یزدی می باشد

لیست کل یادداشت های این وبلاگ