استاد جوادی آملی در تاریخ 13 آذر 1386 در مسجد اعظم، سخنانی را ایراد فرمودند که خلاصه ی آن را می آوریم:
نکات : """"...هذا القرآن..." """اشاره به قرآن داشته باشد و یا همه ی کتب، باید توجه کرد که هدف از نزول تمام کتب الهی هدایت بشر بوده و همگی برای انسان هدایت و برای جامعه و اخلاق و ... مشترکاتی دارند که توهین و کم ارزش شمردن ادیان دیگر و کتب دیگر دور از اسلام است. البته دین و کتاب تحریف نشده ی رسولان پیشین مد نظر است و این ظرافت را لحاظ کنید.
همانطور که در دو آیه ی انتهایی سوره ی بقره می خوانیم که """"...لا نفرق بین احد من رسله..."""" که در ادعای توحید و انزال کتب آسمانی و ایمان به غیب ها مثل کلیات وجود جهنم و بهشت و فرشتگان و نزول وحی از جانب فرشته وحی و بعثت رسولان و حقانیت ها مشترکند و فرقی در اساس و کلیات نیست و فقط این مطلب مد نظر است که بعضی بر دیگران برتری داده شدند و سرّ فضیلت بعضی بر بعض دیگر در جلسات گذشته اشاره شده است.
نکته ی بعدی این است که برابر آیه 19 سوره آل عمران """"ان الدین عند الله اسلام..."""" نزد خداوند دینی بجز اسلام پذیرفته نیست و هیچ پیامبری دعوت نکرد مگر به اسلام، و هر کس مومن به پیامبر زمان خودش و تکالیف مذهبی و عقلی پیامبرش عمل کرده باشد و از دنیا رفته باشد، با همان سنجیده می شود و جایگاهش محفوظ است.
برابر آیه ی سوم سوره ی آل عمران "...و انزل التورات و الانجیل (3) من قبل هدی للناس..." خداوند کتب پیشین را نیز برای هدایت بشر فرستاد و قرآن نیز نزول آنها را از طرف ذات اقدس اله می دادند و به حق بودن آنها توجه می دهد و تصدیق می کند. هم پیامبران و هم کتب.
در زمینه ی پاسخگویی به این شبهه که :
قرآن وحی است. اگر موافق عقل است لازم نیست و اگر مخالف عقل است حجت نیست.
خداوند می فرماید:"آنان که از آن چیزی که ما رزق و روزی شان کردیم، انفاق می کنند". بعد از تقوای عملی و تقوای اعتقادی، نوبت تقوای مالی است. پاک بودن مال انسان نیز از تقوای متقیان است. آن کسی می تواند به تقوا و فلاح برسد که انفاق کند و روحش چنان تطهیری می شود که قرآن را درک می کند. این مساله چونان اهمیت دارد که احادیث زیادی وارد شده که اگر مردم می دانستند که چقدر خشنودی خداوند عائد آنها می شود هیچ وقت دست سائلی را رد نمی کردند. و این ارزش بدان دلیل است که سنگین ترین مرض که شح و بخل درونی است درمان می شود. در ضمن این مال باید از دارائی حلال باشد مثلا خمس و زکات داده شده باشد. از راه درستی بدست آمده باشد.
این بخل درونی رفته رفته در انسان زیاد می شود چنان که اگر همیشه در حال ترمیم این مرض نباشیم به چنان بخلی تبدیل می شود که در عاقبت انسان باعث ضلالت می شود. همه ی رذایل مثل بخل اینگونه اند.
انفاق از علم و مال و وقت و عمر و طعام (که آن را اطعام گویند) و حتی اجزایی که بعد از مرگ به دیگری می توانی اهدا کنی. هر چه از علم انفاق کنی زیاد هم می شود، پس به همان صورت است فرمایش خداوند متعال در قرآن که انفاق و بخشش را به 7 برابر و آنوقت به 100 برابر و آنوقت به دو برابر و در نهایت به قدری که خودش می داند و برای ما قابل شمارش نیست زیاد می کند.
ادامه مطلب...
واقعا هم همینطوره. چی؟ اینکه قرآن واسه این اومد که ماها رو از آتش نجات بده. چرا؟ به نظر من ما آدم ها بدون دین نمی تونستیم راه رو از چاه تشخیص بدیم. ثابت کنم؟ من وقتی به این باید ها و نباید و گزاره های دینی نگاه می کنم به عظمتی ازز توصیه های اخلاقی بر می خورم که این رو می فهمم. شما چی تا حالا نشده خودتون رو مثل رشته ای که توی دانشگاه درسش رو تو دانشگاه خوندین بشینید و تمام این احادیث رو یه نگاهی بندازید. یه فاز مطالعاتی برای خودمون باز کنیم و خیلی جدی چهار سال پیش مکتب امام صادق درس بخودنیم.
توی یکی از دعاهای امشب که شب قدره، می خونیم. قبل از اینکه قرآن رو باز کنیم میگیم. خدایا این قرآن اومد تا ما رو از آتش نجات بده و تعبیر بنده اینه که فقط با خوندن و پی در پی مقایسه ی اعمالمون با قرآن می تونیم نجات پیدا کنیم که خوندن و انس گرفتن یقینا درجه و مقام بالایی از این طی طریقه.
این بار نیز خلاصه ای از تفسیر سوره ی بقره که توسط آیة الله جوادی آملی ایراد شده است می پردازم.
نماز برای فرد مسلمان فریضه ای است واجب که بعد از مراحل ایمان که در مقاله ی قبلی خلاصه ای از آن ارائه شد، خواندیم که انسان جستجوگر همواره سوال هایی دارد که باید به آنها جواب دهد و فطرت خود را بشناسد و در این مسیر که به نظر من همان سیر و سلوک است در مسیر تکامل، گام بر می دارد تا آنجا که ایمان خود را از روی آیه ی 285 بقره کامل می کند و بعد از آن یاد می گیرد که نماز بخواند و از کلام ائمه معصومین و یا از رساله با فرائض خود آشنا می شود و می فهمد که باید خدا را اینگونه عبادت کند و بعد از آشنایی با چگونگی ادای فرائض با آداب واجب و مستحب آن که حدود 4000 مورد است آشنا می شود و رفته رفته اسرار نماز را یا در میابد و یا کسی سر راه او قرار می گیرد و او را از اسرار نماز آگاه می کند و در این طریق مسیر را سالک می پیماید.
نمازی که از ما خواسته اند بخوانیم نشانه هایی دارد . نماز باید طوری خوانده شود که هم خود ایستاده باشد و هم توانایی ایستادگی بخشیدن به دیگران را داشته باشد و اولین نشانه ی این نماز آن است که برای خود کسی که نماز را می خواند ، دو نشانه ی دوری از گناه و ترغیب به انجام واجبات -همگی- را برای نمازگزار فراهم می کند یا خیر. تا آنجا میرسد که در صحرای کربلا نمازی می خوانند که ...
نمازی که از آن تعبیر به ستون دین شده چنین نمازی است که بعد از یاد گرفتن و صحیح خواندن و رعایت آداب و پی به اسرار بردن رفته رفته و تدریجی در نمازگزار واقعی ایجاد می شود.
خلاصه ی تفسیر سوره ی بقره آیات ابتدایی از 1-5 در بیست جلسه ی اول تفسیر این سوره توسط استاد آیت الله جوادی آملی دامت برکاته می شنویم:
کسانی که به دین خدا ایمان می آورند از طریق پیامبران و ایمان ابتدایی ابتدائاً ایمان به پیامبری خود اون پیامبر است که قدم های بعدی در تکامل ایمانشان را بر می دارند. انسان ابتدا عقل خود را در میابد و سپس در تنهایی های خود برای این عالم خالقی را میابد و بعد به دنبال حجت می گردد و سخن هر کسی را که خود را فرستاده ی خدا بداند گوش فرا می دهد و سپس در بین پیامبران (چه فرستدگان و رسل واقعی و چه دروغین ها به براهین آنها گوش می دهد و براحتی از پس سنجش اینکه کدام جهان بینی به فطرتش می خورد در میابد که پیامبران الهی حرفی وحدت زا می زنند و از آنجا به بعد در تمامی فروع راه را میابد.
ایمان به غیب را از ایمان به خدا در میابد. زیرا هیچ پیامبری نیست که فرمان اینکه تو پیامبری را از خدا به صورت وحی نگرفته باشد. پس از ایمان به خدا ایمان به وحی و ایمان به پیامبر را دارا می شود. سپس ما مسلمانان ایمان به قرآن و اینکه این قرآن بدون هیچ قصوری از جانب خدا بوسیله ی فرشته ی وحی بر قلب پیامبر فرود آمده می رسد.ایمان به روز حساب و معاد و قیامت را نیز از اینکه هم سخن پیامبر است و هم اینکه ایمان های قبلی همگی، و عقل و حساب و کتاب ناقص دنیا او را به یاد حساب و کتاب دقیقی می اندازد که اگر نباشد خارج از عدل است.
در انتهای سوره ی بقره آیه 285 که قرائت آن بعد از نماز نافله ی عشاء تا صبح ثواب عبادت را نصیبمان می کند نیز می خوانیم که : آمن الرسول بما انزل الیه ... که در آیه 2 به صورت فی الجمله و خلاصه و در این آیه به تفصیل و بالجمله آمده و جزئیات ایمان را برای مسلمانان تشریح کرده.
توی تاریکی شب وقتی داره خوابت میبره. وقتی بدونی که کسی توی خونه نیست و یه صدایی بیاد سرت رو بلند می کنی و چشم هات رو حیرت زده باز می کنی و گردن می کشی ببینی چی شده. اما توی این دنیای تاریک وقتی صدای مهلک یه گناه مثل غیبت و تهمت رو از درون خودت می شنوی شایسته نیست که عکس العملی نشون ندی و بی خیال باشی. آخه مگه نه اینکه یه روزی باید جلو خدا جواب بدیم؟
یاد تفسیر سوره ی ابراهیم آیه ی 43 که راجع به آخرت و روز قیامت هست به این مضمون : (مهطعین مقنعی رئوسهم لا یرتد الیهم طرفهم و افئدتهم هواء) در تفسیر این آیه آیةالله جوادی آملی می فرمایند: روز قیامت که سر از قبر برداشتند گردن ها کشیده و چشم ها حیرت زده و حیرتی ماندگار که لحظه ی بعد بر طرف نمی شود و این حالت بر آنها ماندگار است.
و در ترجمه داریم : (در آن روز سخت آن ستمکاران-که در آیات قبل روایت حال آنان بود-) همه شتابان و هراسان سر به بالا کرده و چشم ها واله مانده و دلهاشان به دهشت و اضطراب است
به نام خدا
خردگراها در مقاله ای هم نام با این نوشته سعی در ابطال و ارائه ی براهینی مبتنی بر مسائلی که خواهید خواند کرده اند و این جریان به این نکته بر می گردد که اگر بشر خدا را کافر شود و یا برای خداوند عالم شریکی قائل شود چه ضرری می کند که در ادامه ی عقوبت آن عذابی در انتظارش است؟ اصلا یعنی چی که .. یکی خدا رو هم قبول نداشت .. ضرری که برای خدا متحمل نمیشه بفرسته اون فرد رو توی بهشت؟!!! ... برای آشنا شدن با دلیل اینکه چرا بشر با زندگی حیوانی خود در این دنیا یکی از بهشت و جهنم را برای زندگی ابدی خود برخواهد گزید به مقاله ای با موضوع شرک و کفر چرا زندگی ابدی مرا به خطر می اندازد مراجعه کنید. من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم ، تو خواه پند گیر و خواه ملال
سایت مربوطه برای رسیدن به اهداف خود چنین می نویسد: این ادعای محمد در چند جای دیگر قرآن از جمله سوره یونس آیه 38، سوره هود آیه 13، سوره الاسراء آیه 88 و سوره الطور آیه 33 و 34 بصورتهای مشابه با تفاوت های جزئی از قبیل اینکه بجای اینکه بگوید "سوره ای بیاورید" میگوید "کتابی بیاورید" آمده است. بالاخره معلوم نیست قرآن مخالفان خود را به سرودن آیه میطلبد و یا به سرودن سوره و یا کتاب؟ این خود تناقضی آشکار در قرآن است.
اینکه قرآن می گوید اگر می توانی کتابی بیاور اگر می توانی سوره ای بیاور اگر می توانی آیه بیاور اگر می توانی ... که نخواهی توانست حتی اگر دست به دست دهند تمام جن و انس ---- تناقض دارد؟ من به این آقایی که به اسم آْرش بی خدا می نویسه میگم: کتابی مثل قرآن بیاور یعنی مجموعه ای مثل اسلام بیاور که مثل سید حسن نصر الله که در سالروز پیروزی بر صهیونیسم و آمریکا(یی که سال هاست به آنها سلاح می فروشد و از آنها پشتیبانی می کند) هم هستیم ، می توانی مثل حضرت محمد (ص) دینی بیاور مکتبی(از همان کلمه ی هم خانواده ی کتاب) بیاور که جلوی همه ی بت های استکبار و استبداد بیایستد و نتوانید با کشتن و 8 سال جنگ و سالها تحریم ذره ای به پیروان آن مکتب آسیبی برسانید.
اگر در نزد شخصی که اطلاعی از قرآن ندارد یک جلد قرآن و یک جلد از اشعار خیام قرار دهید و به او بگویید که یکی از این دو کتاب از آسمان آمده است و از او بخواهید که کتاب آسمانی را از کتاب زمینی تمیز دهد مطمئن باشید که اثر خیام را انتخاب خواهد کرد، خودتان آزمایش کنید.
چقدر این ها به تنگی افتاده اند که اینجوری بحث می کنند. معجزه قرآن به حدی است که اگر آن را در کل اینترنت هم پخش کنند باز می توان آن را کنار هم گذاشت.
خردگراهایی در یکی از بزرگترین سایت های خردگرایی نوشته بود :(با عنوان سفسطه ی 13= ندیدن دلیل نبودن نیست)
در این مقاله نویسنده که خود را آرش بیخدا معرفی می کند از همان ابتدا به خداپرستان با صفت خداگراها و اسلام گرایان حمله می کند و می افزاید:
اسلام گرایان معمولا چون جزم اندیش هستند و نظام فکری غلطی را پیروی میکنند معمولا از تفکرات مخالفان اندیشه های خود آگاهی ندارند.
آری اگر جزم اندیش بودند اسلام 1400 سال به اینجا میرسید که ؟ آمریکا و اسرائیل و ... جرات تعرض نداشته باشند و تنها کشوری باشد که با تکیه بر اسلام و تشیع توانست مستقل زندگی کند و مملکت خود را آباد کند و از علم و تکنولوژی به اینجا برسد؟ این علمای این دین بودند که با تکیه بر عنصر ایمان که خردگراها تصوری هم از این کلمه ندارند،
به این روش سفسطه حمله به آدم پوشالین نیز گفته میشود، یعنی شما به غلط فرض میکنید که طرف مقابل به چیزی اعتقاد دارد و بعد تلاش میکنید آن چیز را رد کنید و بعد احساس پیروزی میکنید.
خب علمای ما زنده اند و آماده پاسخگویی و مناظره ی حضوری جلوی دوربین های تلویزیون، اگر شما رهبری، عالمی، دانشمندی دارید بگویید یا اگر می خواهید از همین وب سایت ها بگویید و بنویسید ببینید که باز هم ما جواب داریم، جوابی که از شما گرایی جدیدی بسازد و خودتان گرایش های قبلی را دلیل بیاورید و به شبهه های جدید دست بزنید با مکتبی که فقط اسمش عوض شده و دوباره سعی می کند مردم را از راه خدا دور کند.
خودشان در همین مقاله خردگرایی (Rationalism، عقلیون) و حس گرایی (Empiricism، حسیون) را رد کرده اند که اینها از جمله ی ism های قبلی بودند که سعی می کردند فقط مردم را از خدا و راه خدا دور کنند، حال کی ایسم جدیدی بیاید و ایسم خرد گرایی را رد کند و مکتب و پیروان دیگری از شیطان مردم را گمراه کنند.من برام یه چیزی جالبه و اون اینه که این ایسم ها همیشه هیچ برنامه ای و یا آینده ای برای آخرت میلیارد ساله انسان متصور نیستند و سرآخر هیچ برنامه ای بجر خوردن و خوابیدن و کار کردن که ما مسلمانان هم به آنها پایبندیم و خیلی خوب داریم هم کار می کنیم و هم پیشرفت، داریم انجاک میدیم. مشکل اینها با ما چیه؟ ( همون روحیه ی اتحادی است که اسلام به مسلمین داد که توانستند 8 سال دفاع کنند در برابر شرق و غربی که بنابر جسد سرباز های به ظاهر عراقی و اسرای آنها در دست است که مشخص می شود اسلام هم تیر و کمان برای حمله دارد و هم سپر برای دفاع. اما تیر و کمانی که به تزکیه مجهر است. وگر نه اگر ایران بخواهد دنبا را فتح می کند.
لازم به ذکر است در کتب آسمانی معمولا از مادی یا غیر مادی بودن خدا صحبت چندانی نمیشود، بیشتر کتب دینی از جمله قرآن اشاره به مادی بودن خدا دارند اما وی را ساکن آسمان هفتم میدانند، اما پیروان امروزی این ادیان تمامی این مفاهیم را استعاره میدانند و معتقدند خداوند اساساً جایگاهی ندارد و غیر مادی است.
این سایت ادعا می کند که همه ی حرف هاش رو از روی استدلال می زند و معمولا آدرس آیات و روایات می آورد.پس این حرف ها رو از کجا می آورند. منبع این حرف کچاست؟ من هر جای قرآن را که خوانده ام نوشته است خدا همه جا هست. ماده نیست. بقره 168 آیت الکرسی ( الله لا اله الا هو الحی القیوم ... له ما فی السماوات و ما فی الارض) ایشان دچار ذهنیت و شناخت غلطی از اسلام هستند. کاش یکی بود با ایشان صحبت می کرد و ایشان را نسبت به آینده اش خبر می داد.
خداوند از مفاهیم ذهنی (که تنها در ذهن برخی از انسانها واقعیت دارد) غیر معتبر، یعنی خرافی است. بنابر این کسانیکه میگویند "خدا وجود ندارد، چون نمیتوان او را دید" در واقع به این واقعیت اشاره میکنند که غیر مادی بودن پدیده خدا، واقعی بودن وی را الزاماً باطل میکند.
همه انسان هایی که در این میلیارد سال از این عالم گذشتند و سفر آخرتی خویش را در پیش گرفتند (توسط 124 هزار پیامبر فرستاده شده از طرف خدا بشارت و نذارت داده شدند)قبول داشته اند و دارند، آیات بسیاری در قرآن به این مساله اشاره دارد که آنها خدا را به عنوان خالق همه ی مخلوقات(زمین و آسمان) قبول داشته اند (اما شریک قائل می شدند). آیات بسیاری در قرآن به این مساله اشاره دارد.
خدا قابل حس کردن به معنی وافعی حس کردن نیست.
حواس 5 گانه را اگر می گویید "به معنی" درست می گویید اما حواس دیگری که خودتان هم در فیلم هایتان دارید که حس ششم و یا اظهار روح و جن که می توانید از ارواح قدیمی ها که مردند این را بپرسید.
وادی خاصی هستی وادی تو وادی ابدی ات باشد یا نباشد آنجا باش که از آن لذت می بری. من که همیشه دعا می کنم که اللهم ادخلنی مدخل صدقا و اخرجنی مخرج صدقا و ... یادمه که پدر من همیشه می گفت:"کاش قبل از 40 سالگی می فهمیدم که هر وادی و کاروانسرایی که گذشت باید از آن گلی چید و گذر کرد. از وقتی این را گفت و اون دعا را یاد داد از خدا خواستم در هیچ مرحله از مراحل تکامل مرا در وادی ای سرگردان نکند. بی رو درواسی بهت گفتم تجربه ی 40 ساله ی پدرم رو نمی دونم ماها هم چهل سالمون بشه شاید باز هم فکر کنیم که چرا در وادی هایی ماندیم و عمر (...) مان رفت. شاید هر چه بدانی و بخواهی کم باشد. نرسی.
بمانی . باید داخل شد و گذشت. باید رفت و همه چیز را به خدا سپرد. باید عبودیت را هر لحظه تجدید کرد و توبه از اعمال چه اعمال نیک و چه اعمال بد یعنی همین . شاید چشم ها را باید شست و جور دیگر باید دید برای هر لحظه سروده شده باشد.
عدم تحریف قرآن و دلایل آن را می توانید در لینک سایت اینجا و جستجوی گوگل با کلمات فهرست اینجا و اینجا بیابید
لیست کتاب هایی با عنوان تحریف قرآن و عدم تحریف قرآن وجود دارد که در اینجا و اینجا ببینید.
نزاهت قرآن از تحریف می توانید از سایت موسسه فرهنگی اسراء آیه الله جوادی آملی بخرید
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نقد درست یعنی این : نقد سخنان دکتر عباسی درباره ی حکمت متعالیه
خاطره ای از شهدا در حسینیه دو کوهه به نقل از حاج سعید حدادیان
ماموریت وب2 سایت امام خامنه ای و وظیفه ی ما
سید دی آموزشی شیرپوینت 2007 به زبان فارسی ترجمه شده ی سی دی ترین
سلام
[عناوین آرشیوشده]