سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندوه خوردن نیم کهنسال شدن است . [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 87 بهمن 9 , ساعت 8:53 صبح

در درس تفسیر شنیدم که وقتی برادران یوسف از او عذر خواهی کردند او اصلا به روی برادران نیاورده ولی یعقوب نبی منتظر شده تا در سحر برای ایشان طلب عفر کند.

بحثی که مطرح شد این است که جوان به دلیل رقت قلبی که دارد به آسانی می بخشد و به دل نمی گیردو سهل است که روی خود کار کند و ببخشد و عفو کند اما یعقوب نبی

البته این موضوع خیلی مهم هم مطرح شد که نشانه ی ادب استاد در برابر وحی و ائمه هدات است که همیشه بوده و ایشان هم ذکر کردند که نمی توان به راحتی نظر داد و فضاوت کرد

چهارشنبه 87 بهمن 9 , ساعت 8:53 صبح

از استخر بر می گشتیم، با دوستم را که تازه از به سازمان ما آمده برخورد کردم و با هم برگشتیم. از حال و احوالاتش پرسیدم. گفت چون تازه لیسانس اش را گرفته و اینها تا وقتی که ارشد امتحان بدهد، جایی مشغول باشد. من خیلی تشویق اش کردم و گفتم شما بسیجی هاو هیئتی ها وظیفه ی اصلی تون درس خوندنه و نباید غافل بشید و تو دانشگاه وقت تلف کنید و به لیسانس اکتفا کنید.

گفت یه عده ای از دوستای من هم بودند به هرحال آدم تنبل تو هر قشری هست و خیلی تاسف خورد. با خودم فکر کردم که اتفاقا اونها در این شرایط سخت جدا می شوند. سره از ناسره مشخص میشه و چقدر خوبه که امتحان های الهی هستند که یه عده ای خودشون رو نشون بدهند که واقعا سختی و مشقت رو می توانند تحمل کنند

چهارشنبه 87 بهمن 9 , ساعت 8:53 صبح

متن کامل تر ودقیق تر این نوشته را لطفا از سایت شیعه بگیرید

فصل اول

فصلو دو

درباری و مومنان از دربار بیرون و از شهر بیرون

عده ای هم اینها رو تعقیب می کردند

اینها هم موحدانه با خدا صحبت کردند

و خدا هم قلب اینها رو محکم کرد

اینها هم از اضطرار بیرون آمدند و از شهر بیرون و کوه آمدند

به خطر ها فکر نکردند

با هم گفتگو کردند و رسیدند و خوابیدند

موقعیت غار و وسعت فی الجمله می آید و اینکه در کدام قسمت خوابیدند و کیفیت تابش آفتاب و اینکه سگ اینها کجا بود

چجور این سگ نگهبانی می داد

چشمان اینها بسته بود یا بیدار اون رو هم بیان میکند

و ربطنا علی قلوبهم … و تمام اضطرارات دیگر گریبانگیر اینها نشده

اگر قلب مضطرب نبود جزما و با آرامش می فهمد و تصمیم می گیرد

خداوند اهم از اینها اضطرابی نقل نکرد

با هم گفتگو کردند و گفتند که شما که ازنها فاصله گرفتید و خود اینها رو رها کردید و مکتب اینها رو هم دور کردید و کفع را انتخاب کردید

شما باید دوباره برگردید به این شهر و ممکن هم است که تعقبل تان کنند

شما اینها را .. گذاشتید

اینها غیر خدا را می پرستیدند

و اینها را گشت سر گراشتید و مکتب اینها رو کنار گذاشتید

اینکه وجود مبارک اف لکم اتن و ما تعبدون جهنم

همه ی این سنگ ها در قیامت می سوزند

کلاهما فی انار

در بیان نورانی ابراهیم به صورت اف در آمده

همی ن بیان در جزیان اصجاب کهف هست

عبادت اینها و نمکتب اینها رو پشت سر گذاشتید

شرک خفی و جلی …

مشرکان اصلا خدا رو عبادت نمی کردند

فقط این بت هارا عبادت می کردند

الا معنی استصنا است … اخراج .. للدخل

اگر شما هم خود اینها  و هم معبود ایشان که بت هستند را کنار گذاشتید..

آیه 16 بود

نگفتند بعد چی؟

سخن از شاید نیست سخن از باید و جزم است.

طلاق آیه ی دو به بعد … و من یتق الله .. بجعل له مخرجا …

این راه برای همه ی ما باز است و منتها چون این راه سخت است و عقبه ی کبود است… مشکل است

وسادل جلد 27 ص 222 موسسه آل البیت -  ص 166 - ج 27 ص 166

کتاب قضا … از مشخصات قاضی:

اتسال عما جئت او اخبرک … اخبرنی … جئت تسالونی عن البر و الرجس

قال نعم. … یه دوره کتاب فقه می خواد… در لحظات که جواهر مشکل رو حل نمی کنه از کجا بفهمه که این قسم دروغه این کار اشتبادهه؟

از دلت بپرس البرر مطمئن به الصدر …الاثم ما ترد به ال… اونجا که گناه است … جولان دارد و دلت شور میزنه

گرجه مردم بگن خوبه و فقها هم بگن خوبه ….

اگر کسی یه همچین دیوانی داشته باشه … که مشکلی ندارد

راه حوزه دانشگاه راه گوش و هوش

اما راه دل راهی است روشن

در صدور است.

 

ان تتقوا الله یجعل له فرقانا ….

ینشر لکم ربکم من رحمة و یهیی لکم من امرکم

قرآن کتاب داستان نیست اگر باطل بود ابطال می کند و اگر حق بود امضا می کند

کدوم قسمت غار خوابیدند. این عار غار وسیعی بود… غار نه شرقی بود نه غربی …

پیغمبر زمانه شون یا شهید بوده و یا اگر هم بودند .. یا الله

و تری الشمس اذا طلعت تزاور ….

این کهف رو به شرق نبود که اگر آفتاب وقت غروب و طلوع اینها رو اذیت کنه.

هوا لطیف معتدل و نورانی و روشن و

ضار     زار     مقاله ای که بمنظور زیارت نوشته شده اونجا بیان شده

من یعدی الله فهو مهتدد

یک کتاب علمی نیست و کتاب نور است

وسط بحث علمی … حجاب توش نیست. صبغه ی هدایتی اش رو هم بازگو می کنه

ملا شدن حرام نیست

اینی هم که هستیم ملا شدن تیست

 

نمط دهم ابن سینا … یه گروهی بدون غدا و بدون آب بمونند …

حکیم الهی قمشه ای گفتند انکار نکنید

خدا نگه می داده

جریان رفتن به مسکو و زنده ماندن پیره زن

حان .. گفت تا چه کنم خانه فرو می آید

این روح صاحب خانه است و یه مدتی اینجا بود که اونها رو بسازه و نه

نه چن خانه فرو می آید صاحب خانه م یآید

چهارشنبه 87 بهمن 9 , ساعت 8:53 صبح

ای مخاطب من تو هستی که من رو میسازی. اگر من حرفی را خوب می زنم اما منطقی نیست تو باید با من بجنگی و قشنگ هم بجنگی. یعنی چه؟ یعنی حرف خودت رو با استدلال و با مثال هایی از مشترکات مان به من بگویی. مشترکات من و تو قرآن و سنت پیامبر است.مشترکات من و تو فطرت و نفس مشترک من و توست. از این مشترکات و با روش صحیح که همان زبان خوش است استفاده کن و به من قدم به قدم بفهمان که ساختار ذهن و استنباطیات تو کدام ها هستند دست من را بگیر و با خود به دیاری که تو در آن حضور داری ببر.

دیاری که تو میبینی و من نمی بینم، را برای من مجسم کن.

چهارشنبه 87 بهمن 9 , ساعت 8:53 صبح


---------- Forwarded message ----------
From: Windows Live <WindowsLive@live.com>
Date: Mon, Jan 19, 2009 at 11:16 AM
Subject: Body=PE Join saber"s network on Windows Live
To: saber@noornet.net


Add windowslive@live.com to your address book so you don"t miss any invitations from your friends.








Join saber"s network on Windows Live




 



View invitation

View profile









"


@msn.com

"






Accept this invitation and you"ll appear on each other"s online profiles and can chat using Windows Live Messenger.




Change who can send you invitations and requests


Microsoft respects your privacy. To learn more, read our privacy statement. Microsoft Corporation, One Microsoft Way, Redmond, WA 98052








چهارشنبه 87 بهمن 9 , ساعت 8:53 صبح

آیا ادیان باطل نیز، دین محسوب می‌شوند؟
اون اول بحث خوب و منطقی شروع شد، چرا؟ چون ما گفتیم از قرآن از خودمون حرف در نیاریم و حرف خودمون رو و پیش زمینه های فکری مون رو لحاظ نکنیم و با فکری خالی خدمت قرآن برسیم. اما اینطور نشد
اما شاید خواستیم بگوییم که ما خیلی واقع گرا هستیم و مسامحه کردیم.
گویا از تفسیری که از آیه کردیم می خواهیم ادیان باطل را نیز دین جلوه دهیم و استدلال کنیم چون قرآن استفاده کرده و هیچ توجیه دیگری را نکردیم و یه طرفه نتیجه گرفتیم دین تحریف شده ی شما مال خودتون و دین خدایی و حقیقی من مال من.
شما به جای دین دارید گمراهی می کنید و من دینی را دین قرار می دهم که خدا می خواهد این معنای واقعی دین پس از گذشتن از حجاب نورانی علم ادیان است


سه شنبه 87 آبان 21 , ساعت 6:22 عصر

مقدمه: سر درس بودم، آقای جوادی گفتن که پیامبر جن و انس همان
پیامبران انسی هستند. پیش خودم فکر کردم که چرا انسی ها می گفتند و می خواستند پیامبر
از ملائکه و آسمان داشته باشند؟ برای رفع تکلیف و انکار .

کافر جنی هم حتما پیامبر انسی را قبول ندارد.

سوال: این چه رابطه ای است از نشئه ی خلقت که باعث این بهانه
گیری و انکار می شود. آن هم، این انکاری که منجر به کفر می شود، آخر هر انکاری که
کفر نیست و صد البته که نزد اولیا و عرفا هر نوع انکاری و ناسازگاری ای و رد کردن
و نارضایتی ناپسند است.

نتیجه: و برادرم! همه ی اسرار در همین است. زیرا کسی که خدا را
در عالم خلقت طرف حساب خود می داند. و می داند که او از غیب و سر بر این عالم فانی
با دست ملکوتی اش از عالم ملکوت مخاطب اوست و باقی همه فانی و پوچ هستند، پس رضایش
به قضاء و امر پروردگارش است.


چهارشنبه 87 خرداد 8 , ساعت 7:0 عصر

مهم ترین موضوعی که امروز یاد گرفتم این بود: که آیا انسان که خدا می فرماید به او بیان آموختیم(1) و حیوان که به آن به این دلیل بهیم گویند که مبهم حرف می زند(2). و اینکه می دانیم حضرت سلیمان صحبت حیوانات را می فهمیده و اینکه می دانیم آنها با اشاره و ایما و مانند آن صحبت هایی با هم دارند، چگونه است.
این موضوع را حضرت استاد (3) در درس امروز بیان کردند و من خودم این سوال برایم پیش آمد که منظور از این بیان چیست؟ امروز که روی این موضوع میاندیشیدم و به جواب استاد که فرمودند: انسان می تواند درد خود را برای طبیب تشریح کند و می تواند بیاموزد. اگر از ایشان بپرسیم که خب دیگر چه؟ چه پاسخی خواهند داد. خیلی فکر کردم و ابتدا شک داشتم که پاسخ را دریافته باشم اما اندکی باز هم تامل کردم.
انسان ها می توانند موضوعی برای هم تشریح کنند. این کرامت است؟ انسان می تواند بیابد؟ از روی همین قدرت میتواند درون خود کند و کاو کند و منطقی برای کار های خودش بیابد. و حتی می تواند منطقی بیابد مبنی بر غلط بودن کار خویش.
انسانی که به او خداوند بدون درس خواندن خوب و بد را الهام کرد. پس حقیقت خوب و بد نزد اوست و او می تواند همه ی کار های خوب را تشریح کند. و تشخیص دهد. از یه طرف این سوال به ذهنم میاد که این انسان پس چرا راه خطا میره؟ و وقتی این راه رو میره حس می کنه که راه درست رو هم داره میره. پس همین الهام میتواند کور و کر هم شود.
انسان می تواند مانند پیامبران راه نیکو را چنان طی کنند که با بیان انسان های دیگر را نجات دهند.
انسان ها می توانند جانشین خدا شوند و حرف مستخلف عنه را بزنند.
انسان ها می توانند موجب هدایت دیگران شوند. بنویسند و بگویند و کسانی که گوش شنوا دارند را هدایت کنند.
انسان ها می توانند همانند آوینی و چمران پشت سر امام خمینی بروند و راه را برای جوانان باز کنند.
و این معنای کرامت است. و خلیفة الهی یعنی همین.
(1)    علمه البیان
(2)    بهایم بهیمه
(3)    آیت الله جوادی آملی


دوشنبه 86 اسفند 6 , ساعت 8:56 صبح

یعنى شما از علم و حکمت کافى برخوردار نیستید تا راز تفاوت را که در هسته مرکزى عدل نهفته در آن جستجو کنید، لیکن خداوند آگاه و حکیم است همه علل تساوى و عوامل تفاوت را جمع‏بندى نموده و بر مدار حکمت آنها را به صورت مواد معتدل حقوقى روانه مى‏فرماید، تا مسائل درست و مانند آن از تفریط جاهلیت کهن و از افراط جاهلیت جدید و مدرن مصون بماند.

اما مواردى که سهم زن بیش از سهم مرد مى‏باشد، مانند: موردى که میت غیر از پدر و دختر وارث دیگر نداشته باشد که در اینجا پدر سدس (یک ششم) مى‏برد ودختر بیش از آن. و مانند: موردى که میت داراى نوه باشد و فرزندهاى او در زمان حیات وى مرده باشد که در اینجا نوه پسرى سهم پسر را مى‏برد ونوه دخترى سهم دختر را (نصیب من یتقرب بالمیت) یعنى اگر نوه پسرى دختر باشد ونوه دخترى پسر باشد در این حال آن دختر دو برابر این پسر مى‏برد، گرچه منشا این تفاوت همان تفاوت ارث دختر و پسر مى‏باشد، لیکن آنچه فعلا در تقسیم خارجى صورت مى‏پذیرد این است که زن دو برابر مرد ارث برده است، و در برخى از احادیث معصومین علیهماالسلام چنین آمده است: «بنت الابن اقرب من ابن البنت‏»، (3) یعنى دختر پسر از پسر دختر به میت ومورث خود نزدیکتر است.

نکته قابل توجه آن که گرچه خداوند تمام قوانین حقوقى را برابر حقوق فطرى تنظیم و تدوین فرموده است تا زمینه آثاره دفائن فطرى و شکوفایى گنجینه‏هاى درونى جامعه بشرى فراهم گردد، لیکن در پایان آیه ارث، دو اسم از اسماى حسناى الهى را یادآور مى‏شود که هماهنگى نظام تشریع و تکوین را در خاطره‏ها احیا نماید و آن این است که در پایان آیه 11 سوره نساء که عهده‏دار برخى از ارث‏هاى متفاوت مى‏باشد، چنین فرموده است:

... ان الله کان علیما حکیما ...

منبع درس و کتاب آیت الله جوادی آملی درس تفسیر سوره اسراء در همین هفته برگزار شد و کتاب که دنبالک یا لینک اش اینجاست http://www.hawzah.net/Per/K/Zandarayneh/55.htm


دوشنبه 86 اسفند 6 , ساعت 8:40 صبح

ایشان فرمودند: بروید به کتاب اصول فلسفه ی استاد مطهری در جایی که برهان تمانع را بیان می کنند ، مراجعه کنید و ببینید (ببینید یعنی حتما ببینید) که وقتی چند تا پیامبر با هم در زیر چتر یک حکمت در زمین باشند، با هم هیچ اختلافی ندارند نه اینکه چند تا خدا. آیت الله جوادی آملی در تفسیر سوره اسراء آیه ی (لو کان فیهما آلهه الا الله لفسدتا) این نکته را فرمودند . لینک و متن برای مراجعه به کتاب اینجاست...

   1   2   3   4   5      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ