سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم چیزى را نگفتند : خوش باد ، جز آنکه روزگار براى آن روز بدى را ذخیرت نهاد . [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 86 فروردین 1 , ساعت 1:53 عصر

کسی که نماز نمی خونه با یه مسیحی چه تفاوتی داره؟ کسی که اسمی مسلمونه چقدر به درد اسلام می خوره چقدر به ضرر اسلامه؟ آیا او را باید ارشاد کرد و یا به حال خودش رها کرد؟ آیا اگر باید راهنماییش کرد چور باید باهاش حرف زد؟

آیا باید اینطور گفت که مه تو به قرآن نیاز داری؟ و می خوای گوش کنی یا نه؟

خب بخون؟ مسکل انگار تو همین خوندنس که شیطون اولین برنامه هاش رو روی همین اساس تنظیم کرده و نمی ذاره که ماها سراغش بریم و هر فوتبالی رو وقت باز می کنیم و همه فوتبال ها رو میبینیم ولی جام جهانی ماه رمضون هیچ وقتی برای فهم و خواندن و ترتیل و درک ترجمه اون نمی ذاریم. اصلا دشمن زده به ریشه و دانشته و ندانسته (از سوی مردم ما) اونها رو سوسیالیسم کرده. اونها انقدر داره روی زبون فارسی و کوروش و داریوش شون و آتیش پرستی شون تعصبات زیاد به خرج میدن و


یکشنبه 85 بهمن 29 , ساعت 4:29 عصر

روزه ماه رمضون قبل از افطار که دعا می کنی و بسم الله میگی بهت چی میگه؟
شاید به خودت بگی چرا من همه سال وقتی روزه نیستم و مثلا ناهارم رو می خورم بسم اللله نمیگم و دعای خیز مثل دعای افطار نمی خونم؟
نه هر دعایی ها، مثل اروپایی ها، دعای افطار. دعایی که از ائمه بهمون رسیده.


سه شنبه 85 بهمن 10 , ساعت 12:12 صبح

بشر رو اگه بهش خط بدیم، می تونه راه سعادت ابدیش رو روشن انتخاب کنه.
اما اگر همین انسان رو در خانوده 3000 سال پیش با امکانات امروز و تجملات امروزی ول کنیم، از کجا با وحی ارتباط بر قرار کنه و سعادت و شقاوت واقعی خودش رو حدس بزنه؟ درسته که ما انسان ها، فطرت داریم. اما از اون طرف فراموشی هم گریبانمون رو میگیره، شما وقتی می دونی که ان ناشئة اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا[1] پنج سال اصلا نماز نخون، میافتی به نجاست خواری و کار های بیهوده و لهو ولعب، دنیا پرستی و این ها.
عمرا هم فکر نمی کنی که داری اشتباه می کنی. اتفاقا فکر می کنی دنیا واسه همین آفریده شده. آفریده شده؟!!! این حرفا کدومه اگه اون راه رو بری به جایی میرسی که می گی شانسکی، دری به تخته ای خورده بوجود اومده خود به خود، الانم در حال خود به خود به تکامل رسیدنه. انگار یه چیز محدود شروع کنه به عقل کامل تبدیل شدن. پس چرا زمان که باعث تکامل میشه، باعث مرگ هم میشه. آره اگر مرگی نبود شاید خدایی هم وجود نداشت. شاید. اما هیچکس حتی فرعون ها هم مرگ رو انکار نمی کردن، آخه جلوی چشماشون بوده! اما شاید نسل بعدی پوچسیم ها بگن نه مرگ برای اونها وجود نداره. انکاره دیگه. آسونه. خیلی راحت می تونی بگی نه نیست. اثباتش مشکله. خیلی راحت میشه راه تنبلی و بی تفاوتی رو پیش گرفت. راه سخت اینه که به چیزی معتقد باشی و خودت رو در حصار باید ها ونباید هایی قرار بدی که که می دونی و یقین داشته باشی با هر قدم پیش رفتن می تونی بفهمی داری جلو میری یا نه.
نه اینکه بعد از مرگ بفهمی.


[1] همانا نماز شب (شب زنده داری و یاد و ذکر خدا در دل شب) خیلی چیز عجیب و غریب و گفتگوی پر   سودی خواهد بود سوره مزمل آیه 6 یا 7


دوشنبه 85 بهمن 2 , ساعت 8:45 صبح

تسبیح همه ذرات
همه ذرات عالم با شعور در حال تسبیح خدا هستند و آیا ما انسان ها نیز اینطوریم؟
این ها همان حرف هایی است که در تفاسیر نوشته شده در
۱۱۰۰ سال پیش توسط شیعیان مثلا علامه طباطبایی ها و غیره نوشته شده و الان قدری از اون حرف ها قابل فهم شده اند
http://mohsentimes.blogsky.com/?PostID=31

 - 

08:17

در تفاسیر مسلمانان برای اهل معرفت و طلب از این مباحث

بسیار است به شرطی که دل ببیندی و گوش کنی و با

با گوش دل بشنوی و تعصبات را کنار بگذاری

به این آدرس سر بزنید

سه شنبه 85 دی 26 , ساعت 7:22 عصر

نیت رو خیلی باید درش دقت کرد. به خورشید نگاه کن: هر روز که خورشید از شرق طلوع می کنه، با نیت قربت الی الله جدید طلوع می کند. پس ما هم نیت ها مون رو جدید کنیم. روش های قرائتمون نوع شکستن قلبمون پیش خدا، زاری و گریه و غم و شادیمون. نوع انفاق و نگاهمون رو. مثلا، تو یه چیزی رو یاد میدی (انفاق در علم) با نیت درست می کاری بعدا هم حوب برداشت خواهی کرد. اگر نیت نکنی یا نیتت چیز دیگری (غیر) باشه، همونی رو که کاشتی (پوچی) رو خواهی دروید.


سه شنبه 85 دی 26 , ساعت 7:21 عصر

وقتی تصمیم گرفتی که خدایا من از همین الان سعی می کنم، که این گناه رو که هر روز در محضر تو می کردم، دیگه انجام ندهم، آخه فهمیدم که تو داری من رو با تلنگر ها بیدارم می کنی، و دیگه می ترسم اگر توجه نکنم، دیگه فرصت ترک رو پیدا نکنم و سعی میکنم که دیگه انجام ندم، (در عین حال که به صحیفه و گوشزد های بقیه ائمه (س) هم مراجعه می کنم و شرایط توبه رو خوندم و می خوام بهش عمل کنم[1]) او مهربانه، کمک می کنه، فقط من و تو باید امتحان شیم، ما چند دفعه با تمام وجود سعی کنیم. چون چند دفعه طول کشیده تا آماده برای عامل شدن به گناه شدیم. ما نیازمند خلق شدیم تا دستمون رو بگیریم طرفش و صداش بزنیم. ازش بخواهیم که او کامل مطلقی ـه که ما به ضعف خودمون پی ببریم و ازش بخواهیم او پرش کنه. و نماز بهترین وسیله برای ذکر نام تو و بهترین مرکب بازدارندگی از گناه و بهترین امر کننده به معروف است.



[1] صحیفه سجادیه دعای شماره 31 در باب توبه و مراحل آن


سه شنبه 85 دی 26 , ساعت 1:8 عصر

فرض کنید که 100 نفر توی یک راهرو دارند نماز می خونن. این راهرو بعضی جاها تنگ میشه و به اتاق دیگه ای که بقیه نمازگزار ها اونجا هستند منتهی میشه. من دیر به نماز رسیدم و انتهای افراد پشت دیوار قرار گرفتم. و امام جماعت و حتی صف های دیگر رو هم نمی دیدم. مکبر هم نداشتیم. همه رفتند رکوع و من هم تکبیرة الاحرام رو بستم و رفتم رکوع ونماز رو شروع کردم.
نفر بقل دستی من داشت به نیابت کسی که از بقیه افراد و زمانی که باید حرکت بعدی رو در نماز به جا می آوریدیم انجام میداد و نماز می خوند. نماز اول تموم شد و من نا خود آگاه به خودم گفتم ببینم اصلا امام جماعت داریم. و تا اومدم خم بشم و نگاه کنم فکری به سرم زد و منصرف شدم از نگاه کردن. به خودم گفتم من انقدر ایمانم ضعیفه که باید ببینم. این همه آدمی که هر روز باهاشون داریم نماز می خونیم، شاهدان خوبی هستند برای اینکه حتما امام جماعتی هست و ترتیب و نظم نماز رو حفظ می کنه.
حالا این همه نظم و ترتیب حاکم در جهان نشانه وجود واحدی یکتاست و یکی از دوستان من در محل کار قبلی من می گفت باید برم و قیامت از خدا بپرسم !!!

نسل پدری من برای من و این همه انسان های خداشناس برای اون فرد و دوستان و انسان های خیر خواه (در طی نسل ها) وقتی در طی نسل ها به ما از شیعه از نسل ابراهیم و پیامبران و خاتم ایشان و ائمه و ... به ما رسیده و ما دیگر بهانه گیری نباید بکنیم.َ
بهانه گیری از تردید هایی که بر تاریخ دارند و بی اعتمادی اونها نمی دونم چه عاقبتی رو برای اونها داره رقم می زنه.
نظر شما چیه؟ من نمی دونم با این جماعت شکاک و مریب باید چه کرد. !!!؟؟؟


پنج شنبه 85 دی 14 , ساعت 3:27 عصر

پَرسه

بارون و دوست دارم هنوز

چون تو رو یادم میاره

حس می کنم پیش منی، وقتی که بارون می باره

بارون و دوست دارم هنوز

بدون چتر و سر پناه

وقتی که حرفای دلم، جا می گیرن توی یه آه

شونه به شونه می رفتیم؛ من و تو، تو جشن بارون

حالا تو(خدا) نیستی و خیسه؛ چشم های من و خیابون

بارون رو دوست داشتی یه روز

تو خلوت پیاده رو

پرسه پاییزی ما، مُرداد داغ دست تو

بارون رو دوست داشتی یه روز

عزیز هم پَرسه من(نماز)

بیا دوباره پا بِکُُن، تو کوچه ها قدم بزن

بیا دوباره پا بِکُُن، تو کوچه ها قدم بزن

بیا دوباره پا بِکُُن، تو کوچه ها قدم بزن

بیا دوباره پا بِکُُن، تو کوچه ها قدم بزن

بیا دوباره پا بِکُُن، تو کوچه ها قدم بزن

بیا دوباره پا بِکُُن، تو کوچه ها قدم بزن


پنج شنبه 85 دی 14 , ساعت 2:47 عصر

به نام خدا

توی نمایشگاه قرآن می گشتم دنبال کسی که گمشده اش رو پیدا کرده باشه. ازش بپرسم راه درک و لمس حضور امام زمانش توی دلش چی بوده؟ دنبال کسی بودم که حس کنم امام زمانم نه به چشمانش بلکه اون نور به قلبش ظهور کرده باشه. دنبال کسی که تمام اعضا و جوارحش منتظر نه درک حضور فیزیکی اون مقام الهیُ بلکه با خودسازی در حال مهیا کردن مقدمات باشه. 

و پیدا ش کردم چون جوینده یابنده است. هر کی نور رو دیده باشه از حرف زدنش و اعمالش میشه فهمید. آری او منتظر بود چون در حال خودسازی بود. و می دونیم که همه ما در مسیر هستیم و هیچ وقت مقصد رو نباید ... اینجا ... تلقی کنیم.

وین راه را نهایت صورت کجا توان بست

کز صد هزار منزل بیش است در بدایت

بهم یاد داد و توصیه ام کرد به تقوا و من آویزه گوشم کردم.

چهار توصیه:

?- صلوات بفرست و بر او  و خاندان طاهرش سلام و درود و صلوات بفرست و دعا کن برای تعجیل در فرجش و به این صورت ظرف خودت و ظرفیتت رو زیاد کن. آقا به نبی قسم که جواب داد...

?- اگه رفتی خاستگاری سر و چشمت رو بنداز پایین و اصلا نگاه نکن تا وقتی که دلت بهت لبیک گفت تا وقتی تمام عناصر وجودت بهت لبیک گفت . فقط صحبت کن و گوش کن و سنگین و سبک کن و ...

?- اگر توبه کردی تبدیل شدی به آدمی که پاک پاکه مثل روز اولی که به دنیا اومدی و متولد شدی اما با عقل کامل تر و تجربه های بهتر.

خودت رو بساز برای نبرد با نفس و اون جهاد اکبر که امام خمینی انقدر بهش سفارش کرده و بزرگان راه ها برای اون گفتند

?- تقوا

نوشته شده از اصل نوشته در وبلاگ ( قرآن من ) توسط صابر طباطبائی یزدی در آدرس http://quran19.persianblog.com  مراجعه کنید.

 


پنج شنبه 85 دی 14 , ساعت 2:47 عصر

به نام خدا

یه بازبینی و بازنگری و بازگشت به گذشته به حرف های امام خمینی نشون میده که واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا تا جایی که اگر عامی باشی بهت میگن"اقرا" و تمامی علوم دنیا رو یه لحظه توی ذهنت جا میدی. ما ها هم اگر به خدا توکل کنیم، اطاعت بی چون و چرای خدا رو بکنیم، او لحظه ای تمام علوم رو به ما خواهد داد و بعد توی یکی از این سخنرانی ها وقتی امام از آمریکا و اسرائیل حرف می زنه میبینیم که ماها به واسطه ظلم ها و ستم هایی که اونها، امروزه، بواسطه تصاحب کردن این مملکت ها ازشون سر زده، داریم قضاوت می کنیم و فکر و ترس و خوف حمله به خود ما هم توی دست و پا و ذهنمون افتاده، الان دیگه موقعش نیست. الان دیگه فهمیدیم که نه جون ما، نه آزادی ما، نه دموکراسی ما نیست که اونها واسه ما سنگ به سینه بزنن. و اگر جدال و دعوی و نزاعی هست، بواسطه نفت و ثروت خدادادی این مرز و بوم هست. و اگر هم دارن هنوز ارزون ازمون می خرن طمع بستند به مفت گیر آوردن ثروت های ما. و گول زرق و برق هاش رو توی 10 سال پیش می خوریم و از هر کی میشنیدی که ظاهر و شهر و تمیزی و تکنولوژی و پیشرفت و ... و نمی فهمیدیم که به قیمت تصاحب کردن جون هزار تا آفریقایی و تاسمانی و جهان غیر اروپا و آمریکا ست که اونها تبدیل شدن به کشور هایی که حالا با مال های حرامی که تصاحب کردند تبدیل شدن به جهان اول از لحاظ ظواهر و تجمّلات و ... اما به قیمت تو شیشه کردن خون مردم دیگه دنیا.

 

هر چیزی یه عمری داره، حتی عشق که انقدر بشر ادعاش میشه محکم ترین اساس و طناب و نگهدارنده است و ما رو خدای مهربن باز هم متوجه تنها ماندگار که خودش هو الاول و الآخر هستش می اندازه.

 

نوشته شده از اصل نوشته در وبلاگ قرآن من توسط صابر طباطبائی یزدی در آدرس http://quran19.persianblog.com  مراجعه کنید.

 


<      1   2   3   4   5      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ