اینجا هر کسی رو میبینی از اول عمر تا آخر عمر درس می خونن و بی دریغ. آخه واسه چی مردم شهر های دیگه که اسیر مادیات شدند می تونن درک کنن ؟ (نه به این معنا که بگن میفهم. فهم یعنی عمل. یعنی مبارزه و تغییر نفس.)
و یاد تنبل ها چه توی محیط کار چه وقت درس خوندن میافتم که: لزوما هم آدم های تنبلی نبودن اما از درختی که 4 سال کاشتند و راه تناور کردن اون رو ادامه ندادند میشه فهمید که درس خوندن واسه مادیات بوده یا واسه چیز دیگه.
چطور یه مرد تنها وقتی مجرده نسبت به وقتی که زن میگیره ازش بیشتر و خیلی بیشتر توقع داریم. ماها که ینده خدا هستیم، ماها که قرار بوده خلیفة الله بشیم روی زمین ازمون توقعی ندارن؟ آخه خوردن و خوابیدن و پوشیدن و شیک بودن و این ها که ظاهره. خلیفة الله اگه قرار بود خوشگل و شیک پوش و مختلط و همش تو مهمونی و پارتی باشه که ... این همه تو قرآن انسان رو به برپاداشتن نماز و اینها سفارش نمی کرد. می گفت برین حال کنین و من آفریدمتون واسه پارتی. یه همه زبونی هم این حرف رو میزد. اصلا زدن نداشت ماها که می دونستیم. J
این چه انسانیه که قلبش هم ظرفیت داره واسه شیطان هم واسه خدا. خدایی که هیچ جا نمی گنجه. چرا تو دل مومن می گنجه؟ مومن کیه؟ عمل می کنه؟ به چی؟ به نماز و روزه؟ و نگاه و حرف هایی که میزنه؟ متقیه؟ متقی یعنی چه کسی؟
نون خرده های توی سفره
نشون چیه؟ نشونه ی اینه که ما بنده های خدا هر چقدر هم که زحمت می کشیم که حیف و میل نکنیم نمی تونیم دیگه چه برسه بخواهیم ناحیف کنیم و یسازیم. وقتی هم میسازیم پر از ناقصیه. واسه همین همیشه چیز هایی که میسازیم در حال پیشرفته و انگشتامون هم به دهنمونه. از چیزی که ما ساختیم. خداوند در ما این قدرت رو قرار داد تا به ضعف و نقصمون پی ببریم و متوجه اون ذات مقدس بشیم. اما چه شد؟ امروزه بشر در حال انگشت گزیدن و سجده کردن به خودشه. این تکنولوژی هایی که من در مرکز مطالعه و تحقیقات درباره اونها هستم، همه صاحبان این سواد را گمراه کرده. سیسکو این رو میگه و مایکروسافت اون رو میگه پذیرفتنیه. اما خدا این رو میگه و دین اون رو میگه، اگر نقصی از جانب ما برای اجرای اون عمل (عملـی که خدا دستور داده که انجام بدید به نفع خودتونه، ) و ما نمی تونیم انجام بدیم، مردم از دین زده میشن.
من خیال این مردم رو راحت کنم. من و ما پر ازاشکالیم. پس خدا نباید برای هدایت هیچ دینی داشته باشه؟ شما هر دینی رو که همزمان با آن هم میشدید، رد می کنید. شما همزمان با هر پیامبری هم که میشدید باز هم همین بودید. گیر کار شما این نیست!
امشب فقط همین رو بگم که یه هفته زیر کلاس های سی.سی. ان.ای زاییدم و کار هم محسوب میشه و درس هم باید عصریش تا شب بخونم و ... و مباحثه و خونه داری و شهر غریب و شام و ناهار و ظرف شستن و رسیدن به کار های دیگه مثل لباس شستن و دوش گرفتن و تر و تمیز کردن و این ها و خیلی های دیگه بماند. ولی راستش خیلی زیر فشار حال میده. آدم احساس میکنه که داره یه کاری انجام میده و وقتش خوب و بهینه داره صرف کار های حداقل خوب میشه.
بابا این بشر پول یه یس.پی.یو 70 میلیون تومنی میده این همه فکر می کنه که چطور ازش بهینه کار بکشه که واسش بصرفه که این همه خرج کرده ازش کار بکشه. اما این عمر که خدا هر میلینیوم ثانیش مسلیار تزار هزار میلیارد تومن بهشتی و آخرتی که تبدیلش کنی به دلار میشه مثل رطوبت بال مگس به اقیانوس ... اونطور
این رو دیشب نوشتم. و تا 12 ساعت نشده خدا برام راه حل فرستاد. آیا امام زمان برای همه ما نمی خواد. اون ذات خدا وند برای همه ما از مهر و محبت اش دریغ کرده؟ نه همیشه توجهات خدا و امام مزان برای همه ماست.
فرض کنید که 100 نفر توی یک راهرو دارند نماز می خونن. این راهرو بعضی جاها تنگ میشه و به اتاق دیگه ای که بقیه نمازگزار ها اونجا هستند منتهی میشه. من دیر به نماز رسیدم و انتهای افراد پشت دیوار قرار گرفتم. و امام جماعت و حتی صف های دیگر رو هم نمی دیدم. مکبر هم نداشتیم. همه رفتند رکوع و من هم تکبیرة الاحرام رو بستم و رفتم رکوع ونماز رو شروع کردم.
نفر بقل دستی من داشت به نیابت کسی که از بقیه افراد و زمانی که باید حرکت بعدی رو در نماز به جا می آوریدیم انجام میداد و نماز می خوند. نماز اول تموم شد و من نا خود آگاه به خودم گفتم ببینم اصلا امام جماعت داریم. و تا اومدم خم بشم و نگاه کنم فکری به سرم زد و منصرف شدم از نگاه کردن. به خودم گفتم من انقدر ایمانم ضعیفه که باید ببینم. این همه آدمی که هر روز باهاشون داریم نماز می خونیم، شاهدان خوبی هستند برای اینکه حتما امام جماعتی هست و ترتیب و نظم نماز رو حفظ می کنه.
حالا این همه نظم و ترتیب حاکم در جهان نشانه وجود واحدی یکتاست و یکی از دوستان من در محل کار قبلی من می گفت باید برم و قیامت از خدا بپرسم !!!
نسل پدری من برای من و این همه انسان های خداشناس برای اون فرد و دوستان و انسان های خیر خواه (در طی نسل ها) وقتی در طی نسل ها به ما از شیعه از نسل ابراهیم و پیامبران و خاتم ایشان و ائمه و ... به ما رسیده و ما دیگر بهانه گیری نباید بکنیم.َ
بهانه گیری از تردید هایی که بر تاریخ دارند و بی اعتمادی اونها نمی دونم چه عاقبتی رو برای اونها داره رقم می زنه.
نظر شما چیه؟ من نمی دونم با این جماعت شکاک و مریب باید چه کرد. !!!؟؟؟
سوره ابراهیم 36 دقیقه 10 به بعد
در آیات فراوانی که قبلا ذکر شد گفتیم، امنیت و مسئله رفاه اقتصادی را هم خدا ذکر می کند. که ما گرفتار آدمربایی
اختتاف می کنند.
اولم یجعل لهم حرما ...
امنیت را ذات مقدس ابراهیم از ذات مقدس خدا در خواست کرد.
لنصرف عنهم سوء والفحشا ...
ما اجازه ندادیم (بعد از اون امتحانات) گناه به سمت او بیاید.
منبع: جلسه 36 سوره ابراهیم سی.دی های تفسیر ترتیبی قرآن از حضرت استاد آیت الله جوادی آملی موسسه فرهنگی اسراء
نوشته شده از اصل نوشته در وبلاگ قرآن من توسط صابر طباطبائی یزدی در آدرس http://quran19.persianblog.com کلیک کنید.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نقد درست یعنی این : نقد سخنان دکتر عباسی درباره ی حکمت متعالیه
خاطره ای از شهدا در حسینیه دو کوهه به نقل از حاج سعید حدادیان
ماموریت وب2 سایت امام خامنه ای و وظیفه ی ما
سید دی آموزشی شیرپوینت 2007 به زبان فارسی ترجمه شده ی سی دی ترین
سلام
[عناوین آرشیوشده]