در مسجد بودیم. دیدم یک روحانی. از بحث بین شیعه و سنی صحبت می کنن. تجربه و شنیده ها و مباحث و کتاب ها و برنامه های ماهواره زیادی رو دز این زمینه داشتم اما در قم در این چند هفته چیزی نشنیده بودم تا .... ادامه نوشته در وبلاگ قم
خدا تو رو میبینه و می فهمه و ارج واسه کار هات قائله به مردم چی کار داری؟ که نمی فهمنت. درکت نمی کنن؟ به اون اصل کاری کار داشته باش.
به وبلاگم سر زدی؟ حداقل مثل داستان شازده کوچولو بخونش و فکر کن یه شخصیت داستانی بوده. تو که ??? صفحه رو ??? صفحه رو تو ?? دقیقه می خونی؟! ? صفحه عروض ما رو هم بخون. تو انگار همیشه با اونها (رمان ها) راحت تری تا واقعیتها (فرآن و ... حقیقت ها )؟!!! حالا می فهمم چرا امامان ما علیه السلام می گفتن اگر حرف های حقیقی که ما نزدیم بهتون بزنیم کافر میشین. اگر راجع به قضا و قدر حرف بزنیم. تجمل ندارین. خب جوابش معلومه چون تحمل نداریم. (مثال: همین جا.)
گوش میدیم و اگر هم بفهمیم? ثمرش اینه که سرمون رو تکون می دیم و تازه خیلی وارسته باشیم اشتباهمون رو قبول می کنیم و از فردا صبح برای جبرانش به قرآن و نماز مشغول میشیم.(که تازه نقطه سر خطیم) تازه اول کار هستیم
و
بدان که واسه شازده کوچولو این مهم نیست که فقط بخونیمش و دنبالش بریم و باهاش همسفر بشیم توی کره و سیارات. اون می خواد بهت بگه: ؛مسافر باش؛. اگر با ما هم همراه? نبودی یا بودی? برای اصل هدف خلقت فرقی نمی کنه. ما هم راضی هستیم به حکمت خدا. حکمت خدا اینه که ما بندگیش رو بکنیم.(حالا کنار همنشد جدا جدا) حالا جای درست رو نشونه گرفتیم? به هدق برسیم یا نه? نباید مهم باشه? قرآن میگه شما به وظیفتون عمل کنید و به خدا اعتماد و توکل کنید. و لحظه ای دوباره غافل نشید و بر نگردید سر پله اولتون و دوباره از دنیا تون بت بسازید.
هر چند که شازده کوچولو دوست داره همه همسفرش باشن? و توی این مسیر خوش و خرم از لذتی که میبره دیگران رو هم سهیم کنه? اما? اما فهمیده که تنهایی خلق شده و تنها باید همسفر جاده های معرفت خدا باشه.
اما فهمیده که باید قدم اول این باشه که فقط خدا باشه و خودش. تا اینکه توی قدم های بعدی به قول حافظ
بفهمیم که: میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست
تو خود? حجاب خودی? حافظ از میان برخیز
آیا موفق میشه یا نه و یه روزی خلبان واسش میفرستن? توی یه دشت بزرگی? که کشفش کنه و به گوهر طلایی و با ارزش وجودش، پی ببره یا نه؟ واسش مهم نیست !!! و باید مهم این باشه (هم واسه تو هم واسه اوون) که خدا تو رو میبینه و می فهمه و ارج واسه کار هات و ارزش هات قائله.
شبی چهل و پنج دقیقه ای هم ما رو بخونی راضی هستیم. (چه رمان ما رو چه کتاب خدا رو)
این چیزی که نوشتی? میتونه شعر یه موسیقی باشه. مثلا سبک راک. از نوع نا امیدی و ترس و وحشت. دنیای مادی و بدون وجود خدا است، که فقط از خدا، اسم خدا هست و اعمال رو هیچ "آزاده ای" نمی تونه با دین و مذهب تطبیق بده.
تو به خدا و حرف زدن با اون احتیاج داری. هر چند که فقط مهندس صفری نیست که احتیاج داره به نماز و راز و نیاز داره. همه. فطرت همه ما نیاز داره که تازه بجز 17 رکعت اجباری? و 30 روز روزه گرفتن، ماه رمضون،( واجب? تکلیف? حتی خشک ) و -هر چی که می خواین اسمشو بذارین- از روی عادت و هر چند ابتدائشه? به درد نخور. اما یه وقتایی ماها، حتی نیاز داریم که نیمه های شب هم پاشیم و وضو بگیریم و حتی از خوابمون هم بزنیم. (چقدر بهت گفتم و گوش ندادی. باز هم میگم. ماز شب حتی یه رکعت!!!) و اون رو ستایش کنیم (واسه نماز صبح پاشدن که حرجی نیست) که تشکر کنیم که آرامش رو در زندگی مون دمیده. مثل معشوقه که حاضری دل شب از پشت تلفن? فقط واسه اینکه دلش گرفته? ساعت ها به چرت و پرت هاش گوش بدی? (جایگزین کن) بعدش می فهمی که همه گذشتت رو با کارهات تباه کردی. بعدا می فهمی که عمرت رو داشتی هدر میدادی در غفلت. البته انسان همش نسبت به عالم حضور در غفلته اما ....
تنزیهش کنیم. کنار اون کسی رو قرار ندیم. اسم کس دیگه ای رونیاریم. فقط بگیم به نام خدا. یه وقت نگیم به نام خدا و فلان بن فلان !!! به ما اجازه داده در محضر بلندش پامون رو دراز کنیم زندگی کنیم. آزادیم. به ما اجازه داده گناه کنیم و به اندازه کافی با غفلت های کوچیکمون فراموشش کردیم. دیگه بسه. اما اونه که عاشق ترین عاشق هاس و عاشقیه که اجازه داده کناراون عاشق کسی دیگر باشیم و ....
به قول امام عالم و دنیا محضر خداست. در محضر خدا معصیت نکنیم. کدوم معصیت. گناهای کبیره؟ نه بزرگترین گناه انکار کردن خداست با بی توجهی هامون با اهمیت دادن بیشتر به مادیات به جای اون. به تلویزیون بجای عبادت. به اینترنت به جای دعا. به وبلاگ هامون بجای مفاتیح و نماز و روزه های مستحبی. تازه اون موقع که همه کار های به اصطلاح صواب مفاتیح و خواندن نهج البلاغه مولی الموحدین می فهمیم و کلام خدا که قطره قطره می فهمیش بهت لذتی می ده که حاضری در دم جان بدی. مثل حمام که از وصف پرهیزگاران در محضر علی علیه آلاف التحیه و اثنا جان داد و در دم جان داد. چقدر زر زدم.
اشکال ما اینه که می خونیم? و فقط سرمون رو تکون می دیم و کف و سوت می کشیم که چه جمله های زیبایی؟! تازه اگه انقدر بفهمیم. اهل عمل هستیم؟
چرا انقدر سخت جونی. نمی گم سخت جونی بده!!! میگم توی گمراهی و ضلالت به ضررته.
شیطونم همین حرفارو رد گوش کن.
هر کی اطاعتم کنه اطاعتش می کنم.
اعتماد کنید ان شاء الله راست می گیم. آقا!
آخه من به چیه تو اعتماد کنم.
اگه سر راهم قرار بگیری یا همکاری یا فامیلی یا می خوای فامیل بشی؟
هر کدوم اینها بشی که بدبختم.
بیچارم می کنی
به خاک سیاه من رو میشونی می دونی چرا؟
چون اگه شیطون نتونه از در من وارد شه از در تو وارد میشه.
منم صبرم حدی داره.
ایمانم حدی دارم
می برم (به ضمه باء)
کم میارم
قدم به قدم که باهات راه اومدم
یوهو نگاه می کنم میبینم، عوض شدم!!! دیگه اون آدم خداشناس نیستم که بخوام بیشتر بفهمم و فکر کنم و پیدا کنم.
یواش یواش به خودت میای و میبینی، جات رو تو بهشت و جهنم محاسبه می کنی.
تقریبا کار از کار گذشته حالا هر چی پایین تر بهتر.
اصلا میریم کف جهنم به قول داداش امین کلنگ میزنی !!!!
کجا؟
حواست هست داری واسه نفست جون می کنی؟
انگار به دنیا اومدی واسه اون کار کنی؟
یا باهاش مقابله کنی و اوج بگیری؟
نمی دونم. تو این مملکت شیعه اگه تا حالا این حرفا در تو اثر نکرده باشه از این به بعد هم نمی کنه.
و من ا... توفیق
سه شنبه 28 آذر : سید صابر طباطبائی یزدی فرزند جلیل
این جمله در قالب پی.ام برایم آمد: دقت کنید. ؛احساس پشیمانی و نگرانی دائم از رویدادهای احتمالی آینده از مخرب ترین احساسات منفی انسان به شمار می رود؛
شاید اگر بدانیم که پرورگار ما چه تکلیفی برایمان تعیین کرده است گرفتار چنین نگرانی های بیهوده ای نشویم.
خداوند راجع به گذشته به ما تکلیف در توبه و انجام ندادن گناهان گذشته و ترک جدی آنها را خواسته و خارج از این، تکلیفی نداریم.
راجع به آینده نیز ما باید از خدا طلب عافیت کنیم. شنیدین؟ که در آخرین سجده نماز هم می گوییم : ( یا ولی العافیه نسئلک العافیه عافیه (1) الدین و (2) الدنیا و (3) الآخره.)
ای صاحب عافیت از تو طلب عافیت می کنیم در دین و دنیا و آخرت به ما مرحمت کن.
البته اولیا خدا چیز دیگری طلب می کنند و همواره طلب درد می کنند که فهم این مسئله عقبه تجربه و درک عرفانی و سیر و سلوکی را می طلبد.
http://www.baztab.com/news/55809.php
انتقاد وارد است و کاملا منطقی.
کاش را حل ها بررسی شوند
راهکار ها را برشماریم و عملی کنیم.
(این امر بسیار مهم است و بجا به آن اشاره شده) من معتقدم که اگر امام زنده بودند این نکته را بسیار مهم تلقی می کردند و پیگیری می کردند
اشاره: متن، بخشی از سخنرانی سید عباس قائممقامی در تاریخ 21 آذر ماه 85، سه روز پیش از انتخابات مجلس خبرگان است که در مسجد دانشگاه تهران ایراد و به نقد فضای حاکم بر انتخابات مجلس خبرگان پرداخته شده است.
«بازتاب» برای جلوگیری از ایجاد شائبه تبلیغاتی، متن یادشده را پس از برگزاری انتخابات و برای آسیبشناسی فضای انتخابات، منتشر میکند.
فضای تبلیغاتی برای کاندیداهای مجلس خبرگان، هرگز برابر و عادلانه نیست. شرایط به گونهای است که هرچند نامزدهای مختلف با سلایق و برنامههای گوناگون وارد عرصه رقابت انتخاباتی خبرگان شدهاند، از هماکنون کسانی که انتخاب خواهند شد و رأی خواهند آورد، قابل پیشبینی هستند. البته هرگز نمیخواهم بگویم که به فرایند رأیگیری و اجرای انتخابات اطمینانی نیست، بلکه منظورم این است که مستقلان و چهرههای جدیدی که خود را در معرض رأی گذاشتهاند، از هیچگونه امکان معرفی و تبلیغ برخوردار نیستند و وقتی نتوانند با مردم ارتباط برقرار کنند بدیهی است که حضورشان در صحنه انتخابات بیاثر خواهد بود و در انتخاب مردم تأثیر نخواهد گذاشت.
http://www.baztab.com/news/55809.php
قرآن مگه به ما دستور نداده که از کسانی که دستورات خدا رو زیر پا میگذارن
-نسبت به عمل اونها- رو گردانی کنید و نشون بدید که کار زشت داره اشون سر میزنه؟
مگر نه اینکه بی حجابی منشا تمام فساد هاست؟ مگر نه اینکه (حرف من به درک) ائمه این همه سفارش کردن؟
ما ببینیم داریم با کی می جنگیم.
حرف هر کسی رو گوش دادیم و تو زندگیمون موثر بود و عمل کردیم و یا سعی کردیم که عمل کنیم, تابع و ولی اون هستین و بر عکس وقتی که حرف خدا و ائمه رو زیر پا میگذاریم یعنی داریم با خدا و اولیائش روی زمین کمر دشمنی می بندیم و پیمان و عقد بی احترامی به اونها و سیره اونها رو امضا می کنیم!؟
صابر طباطبائی یزدی
ظهور نزدیک است. آنکس که همه منتظر اویند وقتی ظهور کند شرایط مردم آن زمانه
به گونه ای است که او را تائید می کنند. شاید بپرسید چرا؟ چون مردم زمانه گوش می
دهند و حقیقت جویند و با شنیدن حقیقت تائید خواهند کرد که امام زمانشان راه نور رو
داره بهشون اشاره می کنه. عقل مردم اون زمان با وجود همه نشانه هایی که از ظلمت
اون زمانه سراغ داریم، ناقص نیست. عده ای گمراهند، و عده ای دیگر منتظر واقعی.(1)
شنیده اید که مردم زمانه و نزدیک عصر ظهور، آنچنان در تباهی و فساد و فسق غوطه
ورند که انواع رابطه های نامشروع (و مانند آن) و ظلم و جنایت ها (و مانند آن) و غیره
و ... و در جهان تلالو دارد که، نگه داشتن دین در قلب و عمل کردن به آن، بسان نگه
داشتن مشتی آتش در دست است. اما مردم متقی و پرهیزکاری(حق جو - حقیقت بین -
جستجوگر - عاقل) هستند که هر کدام به نوع خود در فکر و دغدغه هایی برای مبارزه با
جور و ظلم و مستکبرین هستند. همان مردم هستند که به امام زمان خود کمک می کنند. همین
مردمند که در لحظه نواختن ندای صیحه آسمانی از امام زمان شان لبیک سر خواهند داد و
همچون مبارزین و شهیدان و جان بر کفان ِ هشت سال دفاع مقدس به سوی قبله برای یاری
امام خویش افتان و خیزان پبش می روند.
پیرو شبهه هایی درباره مسجد جمکران به گوشم خورده، اشاره می کنم که : برای اهل
خرد که گویا باز هم در جناح و گروه مخالف نیستند، می گویم، که اگر شما معتقد هستید
که امام زمان زنده و فعال، رهبری اسلام را بر عهده دارد (2) -که با دلیل
در انتهای همین مقاله اشاره خواهیم کرد- اگر مردم در مسجدی هر 20 دقیقه
صد ها نفر دو رکعت، دو رکعت نماز گذارند و تقدیم به پیشگاه مقدسش نمایند، همین بس
که تقدسی از نور و روشنایی و حقیقت در آنجاست که فقط چشم کسانی که فاسقند و جاهلند
و گناهکارند آن را نخواهد دید و آنها مشمول آیات ابتدایی سوره بقره هستند. که می
فرماید: کر و کور و لالند و نمی شنوند و
یا آیاتی قبل تر می فرماید: بر دل و قلب آنها مهر زده ایم و بر گوش های شان. و تا
انتهای آیه...
نور توسط چشم انسان گناهکار دیده نمی شود، همانطور که در دنیا بار ها دید و
اعتنا نکرد و نفس خود را پی گرفت، و گرفتار سنت استمهال و استدراج شد و بر نگشت و
فرصت تمام شد و حجت تمام شد. در آخرت هم در ظلمتی باقی خواهد ماند. مانند یه آدم
بینا که زیبایی دنیا را می بیند و فرض ندیدن زیبایی ها خوفی عجیب در بطنش می
اندازد. به این نکته توجه نمی کند که در بهشت هم اگر باشی و (کور باشی و کر نباشی)
و بشنوی که همه دارند سبحان الله می گویند و نبینی که نعمت ها چیست اند (؟!)، عذاب
خواهی کشید. دیگر چه رسد به جهنم و ظلمت.
(1): منتظر واقعی: در فرهنگ انتظار و مهدویت نهفته است. یعنی انتظار واقعی.
یعنی هماهنگ با پیشرفت زمانه چه علمی چه سیاسی چه فرهنگی چه مذهبی چه نظامی. و
الان زمانه، زمانه علم و ظهور دانه هایی است که توسط رهبری از گذشته به ما و من ها
گوشزد شد. و همه تلاش لازم بر حسب توانایی مان را انجام دادیم تا امام زمان خویش
را هم خوشحال کرده باشیم.
(2): امام زمان طبق دلایل قرآنی و عقلی و روایی و محکم و قابل استناد + نگاه
دقیق و هوشمندانه به تاریخ اسلام در میابیم که در پی محقق نشدن حادثه غدیر ( منبع:
سخنرانی های دکتر حسن عباسی) شیعه خود را میابد، راه را توسط عالمان دینی و زعمای
62 گانه تا به امروز پی می گیرد، تا به امروز که از لبنان و سوریه و عراق و ایران
و پاکستان و هند، در حدود 5000 کیلومتر 6 نفر سادات از سید حسن تا سید علی تا سیستانی
و ... که پرچمداران شیعه هستند، پشت استکبار جهانی را به خاک رسانده و زمین گیر
کرده اند و با شعار های "آینده زمین
نزد متّقین است" و "فقط حزب خداست که چیره گر است" برگرفته از
مطالعات قرآنی (نه فقط مطالعه) بلکه عمل، به الگویی دقیق برای جوامع دیگر، که تشنه
الگویی عدالت گرا و حق جو در میان کشور های دنیا جستجو می کنند، تبدیل می شوند.
دلیل دوم زیبا تر از بیان سیدنا الاستاد آیت الله جوادی آملی (دام ظلّه
العالی) که امیدوارم بتوان دقیق و بدون اشتباه بیان کنم. (منبع، سخنرانی شماره 21
از تفسیر سوره ابراهیم) طبق روایات محکم از پیامبر و یازده امام معصوم، همه اشاره
به این مطلب کرده اند که "امامان 12 نفرند" که مردم جهان همیشه تا قیامت
"اذا الشمس کورت" سایه امام بالای سر ایشان است. که زمین از حجت خدا
خالی نخواهند ماند. که ...
جایی که شما به عنوان عصر جاهلیت تحقیر می کنید ببینید چه اتفاق هایی می افتاده با
الان خودتون مقایسه کنید و یه کمی با انصاف بیاییم خودمون رو درست کنیم. فکرمون رو
درست کنیم. با یه نگاه به عصر جاهلیت به سرزمینی که به قول خیلی ها یه سری مردم
ملخ خور داشتند و خیلی بی کلاس و پا برهنه بودند، از لحاظ فرهنگی بعد روابط جنسی
چگونه بوده؟ حضرت آیت الله شهید حاج مرتضای مطهری توی کتاب "حقوق زن در اسلام
نقل می کند" که روابط 4 دسته بوده.
دسته اول مثل روابط کنونی بوده که پدری
برای اینکه دخترش به ازدواج مردی در بیاد وارد جریانی شبیه خاستگاری میشده و به
همین منوال پیش میرفته.
دسته دوم یه موقع مردی می دیده نسل قوی
نداره یه چند وقتی همسرش رو با یه مردی که از لحاظ ژنتیکی سالم تر و قوی تر بوده
تنها می ذاشته و میرفته ( همون کاری که الان پدر ها در پارتی ها با دختر هاشون می
کنن و اون ها رو با یه سری پسر اهل رقص و پارتی و شهوت در اکس پارتی ها ول کی کنن.
و یا یه پدری دخترش رو با علم بر اینکه پسر نا محرم هست و قدم به قدم به سمت سکس
واقعی پیش خواهد رفت تنها می ذارن و دلشون رو پدر و مادر به این خوش می کنن که
فرزندمون حرف هاش رو به ما میزنه و ما رو در جریان قرار میده.) من نمی خوام این
مسئله در پنهان و نهان و دوستی های پنهانی رو خوب بدونم. من می خوام بگم آدم عالم
اگر گناه کنه گناهش سنگین تره. پدر و مادری که مسئله دوستی های پنهانی رو می شنون
و با علم بر اثرات بد و عبرت و آینده ناگوار اون رابطه ها به فرزندانشون آگاهی
میدن. خیلی زشته که از چاهی در بیان و بیافتن توی چاله-یا برعکس-.
به هر نحو، نوع سوم و چهارم روابط در
زمان جاهلیت زنی بوده که بالای خانه اش به هر نحو پرچمی نصب می کرده و اونجا محل
رفت و آمد و هرزگی مردانی بوده که دوست داشتند به این مسئله بپردازند یا عده ای از
مردان که کمتر از 10 نفر بودند با دختر یا زن رابطه داشتند. تفاوت در این بوده که
اگر زن بچه دار میشده یه دسته زن هر مردی رو دوست داشته انتخاب می کرده و اون فرد
باید قبول مسئولیت می کرده و در نوع دیگر قیافه شناس میاوردند و رای میداده و رای
اون هر چی بوده باید می پذیرفتند.
حالا بیاین با همین نسل زنده موجود
خودمون رو ببینیم : اینها بچه دار میشن صدق می کنن!
هزار تا علامت سوال لازم داره. اون موقع
که عصر جاهلیت بوده، و ما فکر می کنیم الان خیلی به دلیل تجملات با فرهنگ شدیم؟ و
خودمون رو با تمدن می دونیم؟ عجب!!! الانه پدر و مادر ها می دونن و فرزندا به عقل
پدر و مادرشون اعتماد می کنن. قبلا اگر نیاز جنسی یه سری از فرزندان کار رو به
جایی می رسوند که اتفاقی می افتاد و انگشت تعجب همه رو به دهن می گزید بخاطر نیاز
درونی و نادانی فرزند بود. الان نادانی و جهالت پدر و مادر هم اضافه شده و بچه بی
گناه حتی اگر نیازی تا 18 سالگی احساس نکنه پدر و مادر با اصرار و از ترس بوجود
نیومدن اون احساس و سرریز شدنش، میان بچه رو وارد تحریکات جنسی می کنن.
وا عجبا !!! العاقل بالاشاره.
والسلام
آبان 1385
سلام
اذکار
به عبادت بدون ذکر نگاه کنید. یعنی نماز
بدون ذکر. و به عبادت فقط ذکر نگاه کنید. و هر دو را امتحان کنید. جان نویسنده یک
بار چهار رکعت را در حال خوابیده و با وضو به نیت نماز مستحبی در هنگام کسالت یا
مریضی بخوانید و فقط ذکر بگوئید. و هنگامی دیگر فقط نماز را بدون ذکر. آنگاه یک
بار نماز واجب خودتان را به همان اندازه که در حرکت مثلا سجده می مانید بمانید و
سر از سجده بر ندارید و یک بار ذکر را بگویید و سپس باز هم مکث کنید در سجده.
العاقل بالاشاره
آبان 1385
توی نمایشگاه قرآن می گشتم دنبال کسی که گمشده اش رو پیدا کرده باشه. ازش بپرسم راه درک و لمس حضور امام زمانش توی دلش چی بوده؟ دنبال کسی بودم که حس کنم امام زمانم نه به چشمانش بلکه اون نور به قلبش ظهور کرده باشه. دنبال کسی که تمام اعضا و جوارحش منتظر نه درک حضور فیزیکی اون مقام الهیُ بلکه با خودسازی در حال مهیا کردن مقدمات باشه.
و پیدا ش کردم چون جوینده یابنده است. هر کی نور رو دیده باشه از حرف زدنش و اعمالش میشه فهمید. آری او منتظر بود چون در حال خودسازی بود. و می دونیم که همه ما در مسیر هستیم و هیچ وقت مقصد رو نباید ... اینجا ... تلقی کنیم.
وین راه را نهایت صورت کجا توان بست
کز صد هزار منزل بیش است در بدایت
بهم یاد داد و توصیه ام کرد به تقوا و من آویزه گوشم کردم.
چهار توصیه:
?- صلوات بفرست و بر او و خاندان طاهرش سلام و درود و صلوات بفرست و دعا کن برای تعجیل در فرجش و به این صورت ظرف خودت و ظرفیتت رو زیاد کن. آقا به نبی قسم که جواب داد...
?- اگه رفتی خاستگاری سر و چشمت رو بنداز پایین و اصلا نگاه نکن تا وقتی که دلت بهت لبیک گفت تا وقتی تمام عناصر وجودت بهت لبیک گفت . فقط صحبت کن و گوش کن و سنگین و سبک کن و ...
?- اگر توبه کردی تبدیل شدی به آدمی که پاک پاکه مثل روز اولی که به دنیا اومدی و متولد شدی اما با عقل کامل تر و تجربه های بهتر.
خودت رو بساز برای نبرد با نفس و اون جهاد اکبر که امام خمینی انقدر بهش سفارش کرده و بزرگان راه ها برای اون گفتند
?- تقوا
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نقد درست یعنی این : نقد سخنان دکتر عباسی درباره ی حکمت متعالیه
خاطره ای از شهدا در حسینیه دو کوهه به نقل از حاج سعید حدادیان
ماموریت وب2 سایت امام خامنه ای و وظیفه ی ما
سید دی آموزشی شیرپوینت 2007 به زبان فارسی ترجمه شده ی سی دی ترین
سلام
[عناوین آرشیوشده]