تاکید نویسنده ی این کتاب آقای جیم کالینز اینه که در تمام تحقیقاتش به این نتیجه رسیده که مدیران سازمان ها معمار سازمان بوده اند.
در صورتی که بیشتر مدیرانی که ما میبینیم حتی بصیرت لازم برای بعضی ابتدائیات رو ندارند. فقط من یه مثال میزنم : که تشخیص اینکه باید مدیریت دانش و مدیریت منابع انسانی داشته باشند رو از روی دست دیگران نگاه می کنند و مدیریت مسائل دیگر را تا وقتی استانداردی نبینند در سازمان خود نمی بینند.
من دارم سعی می کنم اشاره هایی از این کتاب رو در این وبلاگ داشته باشم و شما اگر دوست داشتید مطالب این وبلاگ را دنبال کنید.
در فصل دوم ص 60 مینویسد: والتن ، نقد وتشویق در حضور دیگران را همیشه انجام میداده. ص 63 می خوانید: پال گالوین ، مدیر موتورولا معمار زمینه ی فن آوری بوده که پس من و شمای مدیر باید انواع توانایی ها برای معماری و طراحی را داشته باشیم.
جیم کالینز می نویسه: حتی جنرال منیجرز General Manager ها هم باید دارای نبوغ طراحی و ارائه ی مدل و تشخیص و طراحی و تغییر در همه ی قسمت های خود باشند و داشتن توانایی و اجازه برای این کار را پیشفرض میداند
درصورتی که مدیران در جاهایی که ما میبینیم بیشتر یک مقام اعتباری دارند که فقط بر روی کار نیروهای خود (اگر) موثرند. که این مساله را هم در لفافه می گویم که بیشتر کارمندان هستند که مدیر خود را اداره می کنند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نقد درست یعنی این : نقد سخنان دکتر عباسی درباره ی حکمت متعالیه
خاطره ای از شهدا در حسینیه دو کوهه به نقل از حاج سعید حدادیان
ماموریت وب2 سایت امام خامنه ای و وظیفه ی ما
سید دی آموزشی شیرپوینت 2007 به زبان فارسی ترجمه شده ی سی دی ترین
سلام
[عناوین آرشیوشده]