این نفس اماره همیشه هست(وماابری نفسی انّ النفسَ لامّارة بالسوءالا ما رحم ربّی*)وهر کس را به حسب خودش امر به بدی می کند!مثلا ما آخوند هارا یک طوری معلم راطوری دیگر..وهکذا بازاری وکسبه راکه خود می دانید...درمقابل نفس اماره نفس لوامه قرار دارد!.. سردتان رادرد نیاورم بعضی وقتها نفس اماره من با نفس لو ا مه بد جوری با هم قاطی می کنند!که بد نیست شما هم از یکی از این گفتمانها با خبر باشید:
نفس اماره خطاب به من:
به من چه که تو آخوند شده ای !چرا برای آسایش من کاری نمی کنی؟زود باش هر طوری شده زندگی مرفه وبی درد سر دست وپاکن !غذاهای پر چرب ونرم و خوشمزه را امتحان کن!از زندگیت لذت ببر!..خانه مجلل وپر زرق وبرق ماشین های لوکس هم بد چیزی نیست ها!؟؟..بابا اصلا !(ترا سنن؟)کار آخوندی خیلی سخته !عمامه را زمین بگذارو راحت باش!مگر نانت کم بود آبت کم بود که رفتی آخوند شده ای؟
نفس لوامه من:
بیخود این همه زور نزن که زندگی نرم وراحتی دست وپاکنی!اتقاقا باید تمام هم وغمت این باشد که زندگی رابه خودت سخت بگیری!مگر امام علی(ع) یک عالم دینی نبود؟!مگر نمی توانست زندگی پر چرب ونرم داشته باشد.نهج البلاغه را بخوان بخوبی می فهمی که علی (ع)چه حال وروزی داشته است. (واینرا هم مد نظر داشته باش که او هم به عنوان یک انسان مختار می توانسته زندگی بی دردسری را انتخاب کند )ولی آمد وگفت: (من در زندگی. گرسنگی٬ من نان خشک خوردن٬ من عرق جبین ،من دفاع ازحقوق مردم ،من دفع شر ظالم وفاسد، من مبارزه با جهل وخرافات ٬من کفش های وصله دار، من بی خوابی ،من درد دل با چاه٬ من ازدست دادن عزیزان،من صبر وبردباری، من خون دل خوردن، من سیر کردن شکم گرسنگان ..)را انتخاب می کنم!یعنی در حقیقت او از انسان مورد انتظار خداوند آگاه است ، وهمین انتظاررا به اطلاع همه انسانهای آزاده زمان خودش وآیندگان رسانده است .و الان هم با ز مان علی(ع) هیچ تفاوتی نکرده است!فقط انسانها تغیر کرده اند!الان هم گرسنگی هست ،جهل وخرافات هست ،ظلم وظالم هستند، مظلوم هم نفس می کشد همه هستند هیچ چیز تغیر نکرده است....بنا براین تو با چه جراتی می خواهی به حرف نفس اماره بروی و راحت طلبی را انتخاب کنی! پس اگر اینطور است وای به حال تووآنهای که تمکنی !(حالا هر نوع تمکنی باشد مالی، علمی..)دارندو احساس مسولیت نمی کنند!..وای..
ومن در نزاع این دو نفس همیشه این ایه را می خوانم:(وماابری نفسی ان النفس لاماره بالسوءالا ما رحم ربی)یعنی:من نفس خود رااز عیب وتقصیر مبرا نمی دانم زیرا نفس اماره انسان را به کارهای زشت وناروا وا می دارد جز آنکه خدای من به لطف خاص خود بنده را از فریب نفس نگهدارد که خدای من بسیار آمرزنده و مهربان است
*سوره یوسف آیه ۵۳
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نقد درست یعنی این : نقد سخنان دکتر عباسی درباره ی حکمت متعالیه
خاطره ای از شهدا در حسینیه دو کوهه به نقل از حاج سعید حدادیان
ماموریت وب2 سایت امام خامنه ای و وظیفه ی ما
سید دی آموزشی شیرپوینت 2007 به زبان فارسی ترجمه شده ی سی دی ترین
سلام
[عناوین آرشیوشده]