دیوان امام خمینی رو باز کردم و 3 تا شعرش رو خوندم و دو بیت شعر گفتم ... شعر دیوان امام این بود ...
عطر یار
ما ندانیم که دلبسته ی اوئیم همه مست و سرگشته ی آن روی نکوئیم همه
فارغ از هر دو جهانیم و ندانیم که ما در پی غمزه ی او بادیه پوییم همه
ساکنان در میخانه عشقیم مدام از ازل مست، از آن طرفه سوئیم همه
هر چه بوئیم ز گلزار میستان وی است عطر یار است که بوئیده و بوئیم همه
جز رخ یار جمالی و جمیلی نبود در غم اوست که در گفت و مگوئیم همه
خود ندانیم که سرگشته و حیران همگی
پی آنیم که خود روی بروئیم همه
این شعر رو خوندم و یاد همکارای جاهل محل کار قبلیم افتادم که معاد رو منکر می شدند و خیلی چیز های دیگرو که الان مورد بحث من نیست
جاهلی کاخرتش را دار دنیا داند در بر عدل الهی یکسانیم همه؟
دار دنیا نبود ظرف همه اعمالم یوم الدین نامه ی اعمال، بگشائیم همه
در دل غفلت خود شاید از فضل خدا غره شویم لیک
این طرف وسوسه شیطان و دیگر از جهل خودم ناخرسندم
ن – ن - - - ن ن - - ن ب – ب ن - ن ب – ن ن - - ن ن - ن ب ن - - ب - ن ن - - ن ن - - ن
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نقد درست یعنی این : نقد سخنان دکتر عباسی درباره ی حکمت متعالیه
خاطره ای از شهدا در حسینیه دو کوهه به نقل از حاج سعید حدادیان
ماموریت وب2 سایت امام خامنه ای و وظیفه ی ما
سید دی آموزشی شیرپوینت 2007 به زبان فارسی ترجمه شده ی سی دی ترین
سلام
[عناوین آرشیوشده]