سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] آن که به عیب خود نگریست ، ننگریست که عیب دیگرى چیست ، و آن که به روزى خدا خرسندى نمود ، بر آنچه از دستش رفت اندوهگین نبود ، و آن که تیغ ستم آهیخت ، خون خود بدان بریخت ، و آن که در کارها خود را به رنج انداخت ، خویشتن را هلاک ساخت ، و آن که بى‏پروا به موجها در شد غرق گردید ، و آن که به جایهاى بدنام در آمد بدنامى کشید ، و هر که پر گفت راه خطا بسیار پویید ، و آن که بسیار خطا کرد شرم او کم ، و آن که شرمش کم پارسایى‏اش اندک هم ، و آن که پارسایى‏اش اندک ، دلش مرده است ، و آن که دلش مرده است راه به دوزخ برده . و آن که به زشتیهاى مردم نگرد و آن را ناپسند انگارد سپس چنان زشتى را براى خود روا دارد نادانى است و چون و چرایى در نادانى او نیست ، و قناعت مالى است که پایان نیابد ، و آن که یاد مرگ بسیار کند ، از دنیا به اندک خشنود شود ، و آن که دانست گفتارش از کردارش به حساب آید ، جز در آنچه به کار اوست زبان نگشاید . [نهج البلاغه]
 

پنج شنبه 85 دی 14 , ساعت 3:18 عصر
این وبلاگ متعلق به ولایت فقیه می باشد

پنج شنبه 85 دی 14 , ساعت 3:18 عصر

ولایت یعنی چه؟

ولایت فقیه در جامعه اسلامی چه وظیفه ای بر عهده دارد؟

چه کسی آنها را انتخاب می کند؟

چه ویژگی هایی نزد آنان است؟

وظیفه است یا مقام؟

چه کسانی بر او نظارت دارند؟

در صورت قصور چه کسی با او برخورد خواهد کرد؟

اصلا چرا جامعه هجری نیاز به الگو  و الگو سازی دارد؟

ولایت و رابطه آن با مهدویت و دکترین مهدویت؟

دشمنان ولایت فقیه کیانند؟

نادانان به این امر چه ضرری می کنند.؟

کسانی که بی جهت مخالفت می کنند دلایلشان علمی و عقلی و منطقی است یا عداوت و نادانی و جهل و تعصب است؟


پنج شنبه 85 دی 14 , ساعت 3:18 عصر

کرامت انسان / عبدالله جوادی آملی

قبل از انقلاب خواستند برای مولوی صدمین سال بگیرند؛ آن طناز معروف گفته بود "تو که عقل و دین نداری چه ادای من درآری/ تو که بنده‌ی دلاری چه زنی دم از دلارا". آنکه گرفتار تکاثر است می‌تواند حرف کوثر بزند؟ این مولوی را قرآن تربیت کرده، این ایران شایسته است که شاگردانی چنین بپروراند

 

آنچه می خوانید گزیده ای از سخنان آیت الله جوادی آملی است، در همایش بین المللی امام خمینی (ره) و قلمرو دین:
عقل و نقل دو عنصر محوری است که باعث هماهنگی علوم با یکدیگر و از سوی دیگر "هم ترازی" عقل و نقل، جنگ را به صلح تبدیل کرد و سپس شیعه و سنی را با هم متحد کرد و سپس مسیحی و مسلمان و کلیمی را با هم متحد کرد. در قانون اساسی خود نیز ما سه وحدت داریم وحدت ملی، انسانی و الهی که هر سه از سیره امام (ره) نشات گرفته است.
در بسیاری از آیات ما را به نگهداری حرمت انسان دعوت کرده‌اند، چون انسان کریم و مکرم است. انسان کریم است، انسان خلیفه است و بقدری خلافت او ارزشمند است که خداوند با مبالغه از آن یاد کرده است. وقتی جهان مسخر انسان است که اولاً انسان کریم باشد و ثانیاً باور کند و ثالثاً اجرا کند. اگر به جای او بنشیند نان خلافت بخورد و حرف خودش را بزند می‌شود "کل انعام بل هم اضل" که شما در فلسطین اشغالی و عراق اشغالی و در افغانستان می‌بینید. اگر خلیفه است جز حرف مستخلف اهل، نباید بگوید. جز نام و یاد او نباید داشته باشد. جز پیام او را نباید بفهمد و اجرا کند.
ادامه مطلب...

<      1   2      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ