معيار ضرورت شامل چند عامل است؟ نام ببريد.
1. هرولدج. لارسن، نظريه احتمالات و نتيجهگيري آماري، ترجمه غلامحسين همداني، تهران، مؤسسه انتشارات علمي دانشگاه صنعتي شريف.
آيا ارضاي غريزهي کنجکاوي در موضوعات فلسفي، آموختن فلسفه را ضروري ميکند؟ چرا؟
خير، شايسته است که انسان به نادانسته هاي خود بي تفاوت نباشد، زيرا شيطان از ناداني ما براي گول زدن ما استفاده مي کند. ضرورت فقط در مسائل ايماني و اعتقادي و واجبات الهي و ترک محرمات، قابل اثبات است. کسب معلومات به هر نحوي به استعداد و آتش دروني که خدا در دل بندگان خود مي اندازد بستگي دارد.
آيا رفع جهل مرکب در موضوعات فلسفي، آموختن فلسفه را ضروري ميسازد؟ چرا؟
خير، بجز ائمه و معصومين، همه ي مخلوقات جهل مرکب دارند و ذات آنهاست
چگونه فلسفه پايه اجتنابناپذير زندگي قرار ميگيرد؟
زيرا انسان ها خواه ناخواه از گزاره هايي براي زندگي روزمره استفاده مي کنند که گزاره هاي فلسفي اند.
اگر بدون پيشفرضهاي فلسفي نميتوان زندگي کرد، چرا آموختن فلسفه بر همگان ضروري نميشود؟
ضرورت و وجوب استدلال و بحث، به طور عميق براي همه واجب نيست. ممکن هم نيست.
تعيين نقش حس و عقل به وسيله عقل چه نتيجهاي درپيدارد؟
زيربناي همه ي جهان بيني هاي شيطاني همين است که نفش حس و عقل را وارونه نشان دهد. نتيجه ي آن جايگاه ايمان به غيب را مشخص مي کند که جز مباني اعتقادي شيعه و اسلام است.
چرا نگاه فلسفي نگاهي کلنگر است؟
جزئيات با توجه به کليات نتيجه مي دهد. کليات و سازمان ذهني را اگر درست بچينيم و جايگاه عقل و نقل و وحي را بفهميم هيچ وقت گمراه نخواهيم شد. براي دوري از سفسطه و توجيه و مغالطه بايد اساس و زير بناي کلي تحليلي مسائل را بدانيم
چگونه نگاه فلسفي عميقتر از نگاه دانشمندان تجربي است؟
1. مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، ج 2، قم، صدرا، 1371.
2. ي.م.بوخنسكي، مقدمهاي بر فلسفه، ترجمه محمد رضا باطني، تهران، نشر نو.
فلسفه چگونه مباني دانشها قرار ميگيرد؟
هر دانشي چرائي و چگونگي اشياء و وجود آنها را زير چتر علم و علمي تحليل مي کند. يعني قانون و شرايطي را هميشه ثابت مي داند و آنها را مي نگارد و بسياري را هم در پي تحليل و پيدا کردن رابطه و قاعده اي است. اين نگاه شانس را، اتفاقي بودن را رد مي کند، و همين فلسفه ي تمام علوم است.
جهانبيني