و در مورد من كه چي شد به اينجا رسيدم به جايي كه به واعظ دروني خودم پي بردم و حالا كم كم دارم هدايت ميشم و حتي وجود تورو كه داري با من حرف ميزني به عنوان يه طلبه بي ربط نميدونم و همه رو لطف خدا ميدونم فقط يه چيز بود به خدا فقط يه چيز بود لطف خدا لطف خدا لطف خدا
كه خدا گفت من هركه را خواهم هدايت ميكنم با خوندن اين حرف بود كه ازش خواستم هدايتم كنه
گفت راه من راهي سخت و دشواره گفتم عيب نداره
زندگيم خيلي سخت شد اما كم نيوردم بهش قول داده بودم
اونم به اجر اين كار ايمان منو ثابت كرد