• وبلاگ : فهرست
  • يادداشت : راضيم به رضاي تو
  • نظرات : 0 خصوصي ، 9 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ebi 
    baradare aziz inghadr digaran ra ghezavat makon va feghat saiy kon khodat ra eslah koni........anan keh to ra chenin kardand khod dar eshtebah hastand......... be jaye iirad geraftan az tariki shamii roshan kon ebi

    و در مورد من كه چي شد به اينجا رسيدم به جايي كه به واعظ دروني خودم پي بردم و حالا كم كم دارم هدايت ميشم و حتي وجود تورو كه داري با من حرف ميزني به عنوان يه طلبه بي ربط نميدونم و همه رو لطف خدا ميدونم فقط يه چيز بود به خدا فقط يه چيز بود لطف خدا لطف خدا لطف خدا

    كه خدا گفت من هركه را خواهم هدايت ميكنم با خوندن اين حرف بود كه ازش خواستم هدايتم كنه

    گفت راه من راهي سخت و دشواره گفتم عيب نداره

    زندگيم خيلي سخت شد اما كم نيوردم بهش قول داده بودم

    اونم به اجر اين كار ايمان منو ثابت كرد

    در مورد يه حرف زيباي ديگه ات

    گفتي براي هدايت اطرافيان بايد خوب باشي خوب عمل كني و زيبا بپوشي و زيبا رفتار كني

    پس اينو بگم من از خدا درس گرفتم كه صبر تحمل گذشت فداكاري و عشق رو زمينه زندگيم كنم و همه اينهارو نه به حرف به عمل ثابت كردم يكيش گذشتي كه خودت ميدوني در مورد يكي از نزديكانت كردم و بعدا در مورد اينم باهات حرف ميزنم كه ثابت شه بهت كه چطور تحمل كردم صبر كردم نا اميد نشدم و رحمت خدا رو هميشه در نظر گرفتم و در اخر بخشيدم و ميگم چرا اين من بودم كه بخشيدم و شايد اسمشو غرور بزاري اما قضاوتي نكن تا بعدا برات كامل توضيح بدم

    در مورد حجاب بله

    بعد از درس گرفتن رفتارم از خدا اين خدا بود كه با الهاماتش با خواب امامايي كه ديدم به من يه چيز ديگه رو ياد داد و اون حجاب بود چيزي كه قبلا نداشتم

    اگه تو يه روز منو ببيني ميفهمي كه چطور در هدايتم دارم پيشرفت ميكنم پس مطمئن باش ننشستم و پيشرفت ميكنم و اگه من خواب ميبينم كه امامي در اين مورد بامن داره حرف ميزنه و يا اگه خدا رو توي خواب ميبينم البته نه خودش حرفي از سمت خودش كه بهم زده ميشه مي بينم

    به اين دليل نيست كه با بقيه فرق دارم و به اين دليل نيست كه بگم به جايي رسيدم كه بقيه نرسيدن يا نميتونن برسن فقط به اين دليله كه تنهام و خدا ميدونه كسي نيست كه به من اينقدر كه اون امام درخوابم با مهربوني ارشادم كرد تا با حجاب شم منو ارشاد كنه همه ميخوان فقط توشه اخرت خودشونو كامل كنن و فكر ميكنن اگه وقت واسه كسي بزارن تا ارشادش كنن اين توشه رو از دست ميدن در صورتي كه همين ارشاد كردن يه توشه بزرگ واسه اخرته

    و در مورد اون حرفت كه مواظب باشم اوني كه به واسطه من راه خدا رو رفت ازم سبقت نگيره اين حرف رو كاملا قبول دارم چون روزو شب بهش فكر ميكنم اما اينم بدون اون ادمي كه راه خدا رو رفت يه روز ميشه ناجي خودت طوري كه انگيزه تو رو بالاتر ميبره قويتر ميشي و باز بيشتر و بيشتر هدايت ميشي

    اينم بگم صابر حرفهاي من و تو خواست خداست و اگه چشمامونو باز كنيم اينو مي فهميم نميدونم تا حالا به اين فكر كردي كه هر اتفاقي كه مي افته با هركي كه حرف ميزني امتحان خدا و يا هدايت خداست و نميدونم تا حالا به اين فكر كردي كه همه ادمهايي كه تو زندگي تو ميان ميتونن چقدر ساده سرنوشت تورو تغيير بدن يا ميتونن چه تاثيري داشته باشن حتي يك رفتگر كه تو بهش يه پولي ميدي كه كمك كني حتي يه سلامي كه به يه كودك ميدي به اينا هم فكر كن هيچ چيزي توي دنيا بي ربط نيست

    يه جمله زيباي ديگه هم گفتي صابر

    اگر انسان واعظ دروني نداشته باشه٬ واعظ بيروني هيچ کاري نمي تونه براش انجام بده

    اين خيلي جمله درستيه اما من يه سئوال دارم انسان چطوري ميتونه اين واعظ دروني رو بشناسه ؟

    اول اينكه بگم به خاطر عدالت خدا در مورد همه انسانها همه اين واعظ دروني رو دارند اما يه عداه پيداش ميكنن و يه عده نه

    حالا به من بگو با وجود اين حرفم يه پسر يا دختري به عنوان يه انسان كه به اين فكر ميكنه كه الان چي مد شده يا چي بپوشه كه بشه داف شهر يا اينكه پسره بره دنبال اينكه تعداد دوست دختراش ركورد بشكنه يا با ماشين بنز باباش بگرده تو شهر تا همه نگاش كنن بگن واي

    اينا چطوري اون واعظ دروني رو پيدا كنن؟ بله من قبول دارم اگه اول اين واعظ دروني نباشه اگه ادم اول خودش نخواد هيچكس نميتونه كمكش كنه و هيچ واعظ بيروني موفق نميشه اما اگه اين واعظ بيروني بتونه كمك كنه كه اون شخص واعظ دروني خودشو پيدا كنه چي؟

    به اين سئوالم جواب بده و از اون حاج اقايي كه هميشه حرفاتو بهش ميگي اين سئوال منو بپرس و ببين تائيد ميكنه يا نه ؟ كه ايا يه واعظ بيروني ميتونه كمك كنه تا ادم واعظ دروني خودشو پيدا كنه؟ و اگه اينطور نيست پس چطور اماما به عنوان يه واعظ بيروني اين واعظ دروني رو در انسانها بيدار كردند؟

    شايد يكي به من بگه مگه تو امامي اما من نميگم امامم ولي بازم ميگم كه راه امامو ميتونم برم

    و اما در مورد عكسم من به زودي اين عكس رو ور ميدارم چون به همود درياي عميق تري كه گفتي رسيدم و در مورد جمله اي كه گفتي با عكسم بخوام كسي رو جلب كنم اين درست نيست

    اين قبول دارم كه ميشه كار همون شيطونه نه راه خدا و من دارم كاري ميكنم كه از راه شيطون خيلي دور بشم هدف من از اين كاررو جلب كردن نزار هدف من از اين كار اينه كه ادمهايي كه شبيه من هستند ميان و به حرفهايي كه شبيه ظاهرم نيست گوش ميدن

    يه دختري كه حجاب درستي نداره كمتر ميره دنبال اوني كه با چادر ميگرده و كمتر از اون الگو ميگيره ميگرده دنبال ظاهري مثل خودش ومن اگه اين ظاهرو كمي نشون ميدم واسه اينه كه تظاهر نكنم و كسي فكر نكنه كه من دختري بودم كه اگه حرف از خدا ميزنم ادم كاملي شدم و ....... و اين ميشه يه انگيزه براي ادمي شبيه خودم كه بياد سمتم و حرفهاي متفاوتم رو بشنوه و به فكر فرو بره

    و دلم ميخواد اگه بيشتر هدايت شدم اگه الان با اشتياق فراوان چادر سر ميكنم بگم الان به اينجا رسيدم و من از اول ادم خوبي نبودم تظاهر نكنم اگه جايي ميرم كه ثنامو ميگن به خاطر هدايتم باشه نه به خاطر اينكه تظاهر به چيزي كه از اول نبودم بكنم و من بايد به كساني كه حرفهامو ميخونن نشون بدم كه چي بودم بعد چي شدم و اين نقض تعريف از خودم غرور و....... ميشه

    باورت نميشه اصلا دلم نميخواد برام نظر بدن كه نوشته هات زيباست

    چيزي كه دلم ميخواست از نوشته هام بشنوم جوابهاي تو بود و خدارو شكر ميكنم كه كسي پيدا شد كه به من اينجوري جواب بده

    همه حرفاتو با جون و دل خوندم خيلي قشنگ گفتي و خيلي ممنونم

    اما يه جاهايي نكته هايي گفتي و سئوالاتي كردي ازم كه جوابشو ميدم

    يه جا گفتي ماها وقتي حرف تو درمون اثر ميزاره كه اول از گناه ها پاك بشيم اين خيلي درسته اما عده اي با حرف هاي من (يا هر من نوعي) راجع به خدا ازم سئوال كردن كه چطوري ميتونن توبه كنن و اين اول حرفها بود كه درشون اثر گذاشت و به فكر افتادند !! پس مطمئن باش اگه انساني از خدا بشنوه از مهربونيش از قدرتش از عذابش و ......... اون موقع است كه به فكر مي افته از گناهان خودشو پاك كنه و تا وقتي به خدايي ايمان نياره براش مهمم نيست كه گناه بكنه يا نكنه پس اول بايد حرف خدا رو بشنوه و بعد به انگيزه خدا و براي رفتن به راه خدا بيادو هرروز يه رذيلت اخلاقي رو از خودش دور كنه جز اين نميشه پس مطمئن باش كه حرف از خدا خيلي كمك خواهد كرد به انسانها اگه فكر كني ميبيني كه امامامونم انسانها رو اول با حرف ارشاد كردند بعد رسيد به معجزه و.......

    بازم ميگم هدف من از زدن حرفام توي اين سايت تبليغ خودم نيست يا چيزي خودمو نشون بدم كه نيستم چون نيازي به اين كار ندارم

    و بدون خيلي زيادن اونايي كه خدا رو فراموش كردن ولي شايد يه حرف باعث شه كه خداپرست شن يا به اين سمت برن

    صابر راه اماما مونو بريم يعني چي ؟
    يعني فقط نماز بخونيمو روزه بگيريم؟
    شمرم كه اين كارو ميكرد

    راه اماما يعني اينكه وقتي خودت راه خدا رو رفتي وقتي نماز با حضور قلب رو درك كردي ديگرانم سوق بدي به اين سمت و منم در اين مورد تلاش خودمو ميكنم و خدا روشكر كه لطفش تا الان پيروزم كرد و اين دليل خوب بودن من نيست دليل وسيله بودن منه كه خدا اينجور ميخواد وگرنه ادمايي نميومدن سمتم كه از خدا براشون بگم

    صابر خيلي ها به دليل بودن تو يه خانواده مذهبي مذهبي شدن و چه بسا اگه تو يه خانواده بي بند و بار ميبودن همون ميشدن اما اينجور مذهبي شدن يه اطاعت كوركورانه است كه حتي خيلي هاشون خدا رو درك نكردن و چادر سر ميكنن چون خانواده اينجوره نماز ميخونن چون خانواده اينجوره اما كمن تعداد اونايي كه واقعي اينطور باشن و با درك خدا اين كارارو بكنن من با هر حرفم راجع به خدا بيشتر هدايت شدم من دختري بودم كه خودت ديدي حجاب درستي نداشتم از چادرم فراري بودم ولي الان دارم از شوق چادر سر كردن ميميرم اين يعني چي؟ اين همو چيزيه كه خدا دوست داره و اگه كار من غلط بود اينجور هدايتم نميكرد من باطنم خيلي مذهبيه حالا خدا ميخواد كه ظاهرم هم اوني بشه كه دوست داره و هرزور من بيشتر هدايت ميشم و راهي رو كه تجربه ميكنم در اختيار ديگرانم قرار ميدم

    اگه ديده باشي من عكس يه چشمم كه موهامم كمي معلومه در سايتم گذاشتم ولي اين كارم معينش اينه كه بگم هر كسي با هر عقيده و ظاهري ميتونه به خدا برسه

    همه فكر ميكنن من تو يه خانواده مذهبي هستم كه اينجور حرف ميزنم و اين براي همه شده يه عادت كه فكر ميكنند فقط يه قشر خاص حرف از خدا ميزنن و به خاطر همين خودشونو جدا از خدا شناسا ميبينن و گمراه ميشن اما من با تفاوتم و نشون دادن شمه اي از خودم خواستم بگم همه ميتونن به خدا فكر كنن مثل همون مسيحي هايي كه مسلمون شدن كاش منظورمو بفهمي داداش گلم

    سلام صابر

    از جواب بسيار زيبايي كه بهم دادي ممنون اما اگه نوشته قبل منو خونده باشي گفتم كه خدا به همه سختي ميده چون همه رو دوست داره و اين نشون ميده نخواستم خودمو جدا از بقيه نشون بدم فقط از تجربه هام گفتم كه اگه كسي مشكلي داره يا اگه به پوجي رسيده بادش باشه كه خدايي هست خداي كه واسه همه خداست

    و اما در مورد خوابم اگه با دقت خونده باشي گفتم وقتي دلم گرفت رفتم قرانو گرفتم در اغوشم و تا صبح توي دستام بود علت خوابم اين نبود كه بگم با بقيه فرق دارم يا بخوام خودمو بهتر نشون بدم از نوشتن اين موضوع خواستم به همه بگم اگه به ياد خدا باشن خدا تو خوابو بيداري به يادشونه و غماشونو از بين ميبره من هدفم از اين سايتم همينه نه تبليغ خودمه و نه چيز ديگه ميخوام خيلي هارو به ياد خدا بندازم چه بهتر كه از چيزايي بگم كه خودم تجربه كردم و شعار نباشه و يا چيزي كه بهش عمل نكردم

    ميدونم اين فكر تورو خيلي ها ميكنند و در مو ضوع بعديم راجع به اين مينويسم ولي بازم ميگم خدا خيلي چيزارو داره به من ياد ميده اين تبليغ خودم نيست اگه بگم خدا توي خواب بهم گفت با ججاب شو؟ اين تبليغه منه؟ يا هدايت خدا؟ صداش كردم حالا داره هدايتم ميكنه و چه بسا بشه الگويي شد براي ديگران

    نه صابر حتي اگه يه نفر با حرفاي من به سمت خدا بره كافيه كه ثابت شه كار من كار شيطون نيست و اينكه بگم تبليغ خودمم به خوب بودن نيست حتما راجع به اين قضيه مفصل مينويسم بهت ميگم تا اون موقع فكرتو به من بگي

    ديشب من با خدا اينگونه گذشت

    بيا ببين

    در مورد نوشته ات فقط تحسين ميكنم همش حرف خدا نماز اماما افرين