جلوههاى اعجاز معصومین علیهم السلام 734 اثرات مثبت عمل به شریعت پیامبر)ص( ..... ص : 734
وقتى که هزار هزار بار اینها را تمرین کردى به نبوّت پیامبر اکرم یقین پیدا مىکنى به طورى که از عصاى موسى و شقّ القمر آن یقین را نمىیابى. و این همان ایمان علمى است که دین به واسطه آن به طور ملموس درک مىشود. و این تنها در طریقه »تصوف« است.
اثرات مثبت عمل به شریعت پیامبر )ص(
(1) در پاسخ این اشخاص گفته مىشود: هر کس اعتقاد پیدا کند که راهى و شریعتى و دینى حق است و در آن راه از دنیا ببرّد و به آخرت رغبت نماید و ریاضت نفس بکشد و عبادات این دین را آن گونه که اعتقاد دارد انجام دهد ]در نفس خود امتیازى نسبت به کسانى که در آن دین این گونه زحمت نمىکشند مىیابد[. چه آن حق باشد یا باطل. راهبان مسیحى و احبار یهودى در مذهب باطلشان کوشش مىکنند و آن را حقّ مىپندارند. و در نفس خود نسبت به عوام مردم و پیروانشان امتیازى مىیابند و ادعا مىکنند که قلب خود را تصفیه کرده و در دنیا زهد ورزیدهاند. همین طور بت پرستان زمانى که در عبادتشان کوشش مىکنند جانهاى خود را از بتان ترسان مىیابند و حیا مىکنند که در حضور بتان آنچه معصیت مىپندارند انجام دهند.از این رو از صابئین که معتقد به عبادت ستارگان هستند و مىگویند آنان امور عالم را تدبیر مىکنند بتهایى را به صورت آن ستارگان مىتراشند و در روز هنگامى که ستارگان در آسمان پدیدار نیستند آنها را مىپرستند! و در مقابل آنها از کارهاى بد خجالت مىکشند؛ زیرا خیال مىکنند بر عقیده حقّى هستند. و همین طور هستند کسانى که عامل به شریعت پیامبر اکرم- صلّى اللَّه علیه و آله- مىباشند و بدون نظر به معجزات به آن اعتقاد دارند.
22- حفص بن غیاث گوید: در مسجد الحرام حاضر شدم و ابن أبى العوجاء از
احتجاج-ترجمه جعفرى ج2 ص: 259
امام صادق علیه السّلام در باره این آیه مىپرسید: »هر گاه پوست تنشان پخته شود و بسوزد آنان را پوستهاى دیگرى جایگزین سازیم تا عذاب را بچشند- نساء 56» که آن پوستهاى دیگر چه گناهى مرتکب شدهاند؟. امام علیه السّلام فرمود: واى بر تو آن آن است و آن غیر آن! گفت: مثالى در این باره از امور دنیا برایم بزنید فرمود: بسیار خوب آیا فکر مىکنى اگر مردى آجرى را بشکند سپس بر روى آن آب بریزد سپس آن را به همان شکل اوّلیه خود بازگرداند مگر نه این است که آن آن است و آن غیر آن؟! گفت: آرى همین طور است خدا بر عمرت بیفزاید «1) .1
احتجاج-ترجمه جعفرى ج259 2 »احتجاج امام صادق علیه السلام«»در انواع علوم دینى بر گروههایى زیاد با مذاهب و عقائد مختلف« ..... ص : 187
بحار الانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار ج219 10 باب 13 احتجاجات الصادق صلوات الله علیه على الزنادقة و المخالفین و مناظراته معهم ..... ص : 163
19 ما الامالى للشیخ الطوسى جَمَاعَةٌ عَنْ أَبِى الْمُفَضَّلِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىِّ بْنِ عَاصِمٍ «3» عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الشَّاذَکُونِىِّ «4» عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیَاثٍ «5» قَالَ کُنْتُ عِنْدَ سَیِّدِ الْجَعَافِرِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع لَمَّا أَقْدَمَهُ الْمَنْصُورُ فَأَتَاهُ ابْنُ أَبِى الْعَوْجَاءِ وَ کَانَ مُلْحِداً فَقَالَ لَهُ مَا تَقُولُ فِى هَذِهِ الْآیَةِ کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها هَبْ هَذِهِ الْجُلُودُ عَصَتْ فَعُذِّبَتْ فَمَا بَالُ الْغَیْرِ یُعَذَّبُ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَیْحَکَ هِىَ هِىَ وَ هِىَ غَیْرُهَا قَالَ أَعْقِلْنِى هَذَا الْقَوْلَ فَقَالَ لَهُ أَ رَأَیْتَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا عَمَدَ إِلَى لَبِنَةٍ فَکَسَرَهَا ثُمَّ صَبَّ عَلَیْهَا الْمَاءَ وَ جَبَلَهَا «6» ثُمَّ رَدَّهَا إِلَى هَیْئَتِهَا الْأُولَى أَ لَمْ تَکُنْ هِىَ هِىَ وَ هِىَ غَیْرُهَا فَقَالَ بَلَى أَمْتَعَ اللَّهُ بِکَ «7» طرائف الحکم یا اندرزهاى ممتاز متنج217 1 الحدیث 435 احتجاجات الصادق صلوات الله علیه على الزنادقة و المخالفین ..... ص : 217
]الحدیث 435 احتجاجات الصّادق صلوات اللّه علیه على الزّنادقة و المخالفین[
فى المجلّد الرابع من البحار: )کتاب الاحتجاج( باب »احتجاجات الصّادق صلوات اللّه علیه على الزّنادقة و المخالفین« )أمالى الطّوسى( عن حفص بن غیاث قال: کنت عند سیّد الجعافرة جعفر بن محمّد علیهما السّلام لمّا أقدمه المنصور فأتاه ابن أبى العوجاء و کان ملحدا فقال له: ما تقول فى هذه الایة: کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها هب هذه الجلود عصت فعذّبت فما بال الغیر یعذّب؟ قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: ویحک هى هى و هى غیرها قال: إعقلنى هذا القول فقال له: أرأیت لو أنّ رجلا عمد إلى لبنة فکسّرها ثمّ صبّ علیها المآء و جبلها ثمّ ردّها إلى هیئتها الاولى ألم تکن هى هى و هى غیرها؟ فقال: بلى أمتع اللّه بک.
جلوههاى اعجاز معصومین علیهم السلام 398 دلایل و براهین امیر المؤمنین على)ع( ..... ص : 398
جلوههاى اعجاز معصومین علیهم السلام ص: 398
دلایل و براهین امیر المؤمنین على )ع( لباس و غذاى على )ع( (1 (2- على- علیه السّلام- فرمود: بدان که امام شما از دنیا به دو لباس کهنه اکتفا کرده و شدت گرسنگى خود را با دو قرص نان برطرف نموده و در طول سال گوشت نمىخورد مگر در عید قربان. و شما این کار را نمىتوانید بکنید پس مرا با ورع و اجتهاد کمک کنید.
مثل اینکه کسى مىگوید: اگر غذاى على بن ابى طالب- علیه السّلام- این گونه باشد پس از ضعف نمىتواند با پهلوانان مبارزه کند و با شجاعان مقابله نماید! به خدا سوگند! من در خیبر را با قدرت جسمانى و تحرک غذایى از جا نکندم. بلکه من به قوه ملکى و روحى که به نور پروردگارش روشن است تأیید شدم «1».
خصال-ترجمه جعفرى ج167 2 نماز بر ده وجه است ..... ص : 167
نماز بر ده وجه است
39- زرارة بن اعین از امام باقر )ع( نقل مىکند که فرمود: خداوند نماز را واجب کرد و پیامبر نیز آن را بر ده وجه سنت نمود: نماز در وطن نماز در سفر نماز خوف که بر سه وجه است و نماز کسوف آفتاب و ماه و نماز عید فطر و قربان و نماز استسقاء )طلب باران( و نماز بر میت.
کاشف الاستار در ترجمه جامع الاخبار 101 فصل اول در نکاح کردن ..... ص : 101
فصل اوّل در نکاح کردن
(1) فرمود خداى تعالى وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى مِنْکُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ یعنى نکاح دهید مردان بىزن و زنان بىشوهر را از خود و از صالحان از غلامان و کنیزان خود اگر هستند ایشان فقیران بىنیاز میگرداند ایشان را خدا از فضل خود و خدا فراخست روزى او و دانا است بحال بندگان خود و فرمود رسول خدا )ص( که هر که نکاح کند بتحقیق که حفظ کرد نصف دین خود را پس باید که از خدا بترسد از نصف دیگر و فرمود رسول خدا )ص( که نکاح سنت منست پس هر که بگرداند روى از سنت من پس نیست او از من و فرمود رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله که زن کنید زن زاینده مهربان را و فرمود آن حضرت نکاح کنید تا بسیار شوید بدرستى که من فخر میکنم بشما امّتها در روز قیامت و اگر چه از شکم ساقط شود و فرمود رسول خدا )ص( که زن سیاه زاینده بهتر است از زن صاحب جمال نازاینده و فرمود رسول خدا )ص( که گشاده مىشود درهاى آسمان برحمت در چهار موضع نزد آمدن باران و نزد نظر کردن فرزند بر روى پدر و مادر و نزد گشادن در کعبه و نزد نکاح و فرمود پیغمبر )ص( بمردى عکاف نام که آیا ترا زنى هست عرض کرد نه یا رسول اللَّه فرمود آیا ترا کنیزى هست گفت نه یا رسول اللَّه فرمود آیا تو مالدارى گفت بلى یا رسول اللَّه فرمود آن حضرت که زن کن و گر نه تو از گناهکارانى و در خبر دیگر زن کن و اگر نه تو از رهبانان نصارائى و در روایت دیگر زن کن و اگر نه تو از برادران شیطانى و فرمود آن حضرت که نکاح کرده مىشود زن از براى چهار چیز از براى مال او و جمال او و نسب او و دین او پس ملازم باش صاحب دین را تا آنکه فایده یابى و روایت شده که حسن بن على علیهما السلام زن کرد زیاد از دویست زن و گاه بود که زن میکرد چهار زن را در یک عقد و فرمود پیغمبر )ص( یکى از اصحاب خود را که او زید بن ثابتست که زن کن که بدرستى که در زن کردن برکت است و پرهیزکارى و زن مکن دوازده زن را عرضکرد یا رسول اللَّه کدامند آن دوازده فرمود زن سلیطه را و نه زن بد خلق را و نه پیر را و نه زن پیر را و نه زنى که حیضش زود آید و نه زنى که پیرو هوى باشد و نه زنى که دفع کند شوهر را و نه زنى که شکایتکننده و منت نهنده باشد و نه زن فحش گوینده را و نه زنى که فرج بسته باشد که نتوان با وى دخل کردن و نه زن خورد و نه زن خرد اندام و نه زنى که فرزند از شوهر دیگر دارد و در روایت دیگر نه زن بلند بالا و نه زن بلند آواز و فرمود صلّى اللَّه علیه و آله که هر که سعى کند در نکاح تا آنکه جمع کند میان ایشان زن دهد او را خدا از حور العین و باشد او را بهر گام که رفته است و هر کلمه که گفته است بآن عبادت یک سال
در جواب آقایی که اومده از کل داستان کربلا این مطلب رو مطرح کرده که مسیر مکه و کربلا طولانی بوده و نمیشده در 20 روز طی کرد. فاصله رو تقسیم بر سرعت قافله کردی و گرفتار شدی؟
تو مو می بینی؟
فرض که می بینی
شما مو میبینی و ما پیچش مو
بحث تاریخ و جغرافیا نیست
اگر هم باشه تو داری، مثل امتحانایی که دادی فکر کردی درست نوشتی و از سر امتحان اومدی پیش معلمت و پرسیدی و دیدی اشتباه کردی ... این دفعه رسوایی ات روز امتحان نیست و روز قیامته
اگر اعتقاد داشته باشی.
و این دفعه رسوایی جلوی معلم نیست و جلوی خدا و ائمه است
اگر قبول داشته باشی
نقشه رو بیار بحث کنیم
با شما ها باید از صفر شروع کرد
نمی دونین الان اگه راه بیافتین دیره
اونهایی که رفتند، خوب فهمیدند که انقدر راه طولانیه که باید رفت.
شما توی راه نشستید و فقط دارید از مقصد بحث می کنید
بابا جون بیا ببین. بیا ببین. بیا میبینی. اتفاقا راه توبه، ره صد ساله است در یک شب و هم خدا قبول می کنه و هم بهت علم لدنی میده و هم همه گناهات رو می بخشه و مقام بالا میده. بیا ببین
بیا میبینی. توبه از خوبی ها شنیدی؟ استاد ما میگه حتی از خوبی ها باید توبه کرد چون ما فکر می کنیم خوبیم و خوبی کردیم؟
کاشف الاستار در ترجمه جامع الاخبار 105 فصل سیم در ثواب خدمت بعیال ..... ص : 105
فصل سیّم در ثواب خدمت بعیال
(1) روایتست از امیر المؤمنین علیه السلام که فرمود داخل شد بر ما رسول خدا )ص( در حالى که فاطمه نشسته بود نزدیک و من عدس در دیک میریختم فرمود آن سرور یا ابو الحسن عرضکردم لبیک یا رسول اللَّه فرمود بشنو از من آنچه میگویم و نمیگویم مگر از امر پروردگار خود نیست مردى که یارى کند زن خود را در خانه الّا آنکه باشد او را بهر موئى که در بدن اوست عبادت یک ساله که روز آن بروزه باشد و شب آن بقیام و بدهد او را خداى تعالى از ثواب مثل آنچه داده است صابران را و داود پیغمبر و یعقوب و عیسى علیهم السلام را یا على هر که در خدمت عیال باشد در خانه و ننگ ندارد از آن بنویسد نام او را خداى تعالى در دیوان شهیدان و بنویسد خدا از براى وى بهر روزى و شبى ثواب هزار شهید و بنویسد از براى او بهر قدمى ثواب حجى و عمره و بدهد او را بهر رگى که در بدن اوست شهرى در بهشت یا على یک ساعت در خدمت خانه بهتر است از عبادت هزار ساله و هزار حج و هزار عمره و بهتر است از آزاد کردن هزار بنده و هزار جهاد و عیادت هزار بیمار و هزار جمعه و هزار جنازه و هزار گرسنه را سیر کردن و هزار برهنه را پوشیدن و هزار اسیر آوردن در راه خدا و بهتر است او را از هزار دینار صدقه دادن بر درویشان و بهتر است او را از خواندن توریة و انجیل و زبور و قرآن و از هزار اسیر که بخرد و آزاد گرداند آن را و بهتر است او را از هزار شتر که بدهد بدرویشان و بیرون نرود از دنیا تا آنکه ببیند جاى خود را در بهشت یا على هر که ننگ ندارد از خدمت عیال داخل گرداند او را خدا در بهشت بیحساب یا على خدمت عیال کفاره گناهان کبیره است و باز مینشاند غضب پروردگار را و مهر حور العین است و زیاد میگرداند حسنات و درجات را یا على خدمت نمیکند عیال را مگر صدیق یا شهید یا مردیکه خواهد بوى خدا خیر دنیا و آخرت را
غیر حق تعالى نور نیست ، همه ظلمتند .
ما از خدا هستیم همه. همه عالم از خداست ، جلوه خداست ، و همه عالم به سوى او برخواهد گشت .
تمام مقاصد انبیا برگشتش به یک کلمه است و آن ، معرفت الله .
آرمان اصلى وحى این بوده است که براى بشر معرفت ایجاد کند .
بیشتر ناله اولیا ، از درد فراق و جدایى از محبوب است و کرامت او .
تمام کمالاتى که براى اولیاى خدا و انبیاى خدا حاصل شده است از این دل کندن از غیر ، و بستن به اوست .
آن چیزى که انسان را به ضیافتگاه خدا راه مىدهد این است که غیر خدا را کنار بگذارد ، و این براى هر کس میسور نیست .
خودتان را متصل کنید به این دریا ، دریاى الوهیت ، دریاى نبوت ، دریاى قرآن کریم .
بدان که شکر نعمت هاى ظاهره و باطنه حق تعالى ، یکى از وظایف لازمه عبودیت و بندگى است که هر کسى به قدر مقدور باید قیام به آن نماید ، گرچه از عهده شکر حق تعالى ، احدى از مخلوقات برنمىآید .
خصال-ترجمه جعفرى ج433 1 دعاى پنج کس مستجاب نشود ..... ص : 433
دعاى پنج کس مستجاب نشود
71- محمد بن حماد حارثى از امام صادق )ع( نقل مىکند که پیامبر خدا )ص( فرمود: دعاى پنج کس مستجاب نمىشود: مردى که خداوند اختیار طلاق زنش را به
خصال-ترجمه جعفرى ج1 ص: 435
او داده ولى او را اذیت مىکند در حالى که مالى دارد که به او بدهد و او را رها کند و مردى که برده او سه بار از او فرار کند و او را نفروشد و مردى که از کنار دیوار کجى عبور کند و او در حال فرو ریختن به روى اوست ولى شتاب نکند و دیوار بر او فرو ریزد و مردى که به مردى قرض بدهد و بر آن شاهد نگیرد و مردى که در خانهاش بنشیند و بگوید: خدایا به من روزى برسان و خود طلب روزى نکند.
خصال-ترجمه جعفرى ج169 2 در شیعه ده خصلت است ..... ص : 169
در شیعه ده خصلت است
40- عمرو بن ابى المقدام از پدرش نقل مىکند که امام باقر )ع( به من فرمود: اى ابو المقدام! همانا شیعیان على )ع( )از کثرت عبادت( رنگشان پریده و لاغر اندامند و پوست خشکى دارند و لبهایشان نیز خشکیده و شکمهایشان گرسنه است و رنگهایشان دگرگون است و چهرههایشان زرد است هنگامى که شب فرا رسد زمین را فرش خود قرار مىدهند و پیشانىها بر آن مىگذارند سجده آنان و اشک چشمانشان و دعا کردنشان و گریستنشان بسیار است مردم شادمانند ولى آنان غمگین هستند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نقد درست یعنی این : نقد سخنان دکتر عباسی درباره ی حکمت متعالیه
خاطره ای از شهدا در حسینیه دو کوهه به نقل از حاج سعید حدادیان
ماموریت وب2 سایت امام خامنه ای و وظیفه ی ما
سید دی آموزشی شیرپوینت 2007 به زبان فارسی ترجمه شده ی سی دی ترین
سلام
[عناوین آرشیوشده]