سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خیرى را که آتش دوزخ در پى بود خیر نتوان به حساب آورد ، و شرّى را که پس آن بهشت بود ، شرّ نتوان وصف کرد . هر نعمتى جز بهشت خوارست ، و هر بلایى جز آتش دوزخ عافیت به شمار . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 85 دی 14 , ساعت 3:38 عصر

افسوس! ابتدا خودم رو توصیه می کنم به تقوا. و ...

وقتی نوشته ای رو می نویسی ? و می فرستی و میبینی همش پاک شد? چقدر افسوس می خوری? که کاش توی وورد می نوشتم که اگه پرید دوباره کپی و پیستش کنم؟!!!

افسوس از انسان که نمی دونه اگه می خواد همه چیزش رو بیمه کنه باید در پایه ایمان و عمل صالح و صبر حل کنه. امان از انسان که وقتی وحی رو میبینه? و این همه بشارت و نذارت رو? باز هم بی اعتناست. افسوس که نمی دونه تمام این اعمال اگه بدون رسالت و  ولایت و امامت و باشه همش پوچه! (یعنی قدر و منزلتی فرای این هم براش قابل تصوره . نه اینکه پوچ پوچ باشه)

افسوس از انسان که نمی دونه همه اونها نماز هستش. و اگه نماز مقبول نباشه و با حضور قلب همراه نباشه (و اگه اصلا نخونیم که دیگه بدتر) هیچ چیزی صبت نمیشه. اینها درک می خواد. فکر می خواد. باید خودمون رو بسازیم.

خدا الکی مهندس صفری رو جلوی چشم ما وقتی به مشکل بر می خوریم قرار نمیده. من که سهلم. امام زمان تو هم برات می نویسه و واست می فرسته ولی تویی که به فکر نیستی و فکر می کنی که فلانی میاد وبلاگت رو می خونه و توی وبلاگت جواب میده!!! از نگاه تو باید توی همه کار هایی که ما انجام میدیم یا دلسوزی و ترحم باشه یا سودمندی مادی؟؟؟ از نگاه دینی علاقه وقتی از مرحله زمینی فراتر رفت. همه بنگان بواسطه انسان بودنشان محترمند. همون طور که شنیدم که :

"الخلق عیال الله"

یعنی خیلی معنی ها در این جمله خوابیده. بهش باید خیلی فکر کرد. من زدم به دیوار. شما هم بزنید. به این حدیث نگاه کنید. بطن های زیادی داره. تمام خلق خدا عیال خدا هستند. خدا همه بندگانش رو دوست داره. همون طوری که به پیامبر خودش میگه برو و پست ترین بنده و مخلوق من رو بیار. و موسی میره و فکر می کنه که چه کسی رو ببره. گناهکار ترین رو؟ نه ! یه سگ کثیف؟

به در گاه خدا با دست خالی میره و بهش الهام میشه که اگه اون سگ رو میاوردی هم از پیامبری میافتادی.

پس اگه خلق خدا عیال خدایند، باید دلت براشون بسوزه و اگه مسلمونن باید قلبت واسشون بتپه و مثل حقوق و توصیه ها درباره همسایه در اسلام... و "ملت ستمدیده" از ملت دفاع کنه.

پس اگه شیعه از شیعه در مسجد از احوالات هم با خبر باشند و توی نماز جمعه از حال و هوای سیاسی و نقشه های دشمن با خبر میشن یکی از هزاران بُعدی که در اسلام برای نماز قائلیم.

آیت الله جوادی آملی در جایی وقتی درباره کرامت انسان و خاص تر راجع به کرامت حاج آقاروح الله خمینی(رض) سخن به میون میارن. از همین دسته بندی که اشاره کردم به زبانی رسا تر و دقیق تر اشاره می کنن.

کرامت انسان به حدی می رسد که وقتی دستش رو مشت می کنه و یا وقتی که قلم به دست میگیره، دولتی قبل از مشت کردن دستانش سرنگون میشه و اعلامیه ها و نامه های عالم گیر نوشته میشه و دنیا و ایران رو میلرزونه.

کرامت انتقال پیدا می کنه. کرامت برای همه انسان ها. کرامت برای همه مسلمونا و کرامت برای شیعه (ایران). این ها دستاورد ها کرامت خمینی هستند.

افسوس! ابتدا خودم رو توصیه می کنم به تقوا. و ..نماز و


پنج شنبه 85 دی 14 , ساعت 3:38 عصر

اما می دونم خدا دلش برای بنده هاش بیشتر از من ناقابل میسوزه ... من من دلسوز تر از خدا نیستم و چنین ادعایی نمی کنم ... اما براش نوشتم:

شاید من رو قابل ندونی. اما بر خلاف ظاهر که مجبورم ازت در برم تا زخم هام تازه نشه. اما از خدا برای برآورده شدن آرزوهات نه تنها اشک میریزم. بلکه به همه مقدساتم توسل می کنم. دعا می کنم و هر موقع دلم شیکست واسه هر دومون طلب آمرزش و بیداری قبل از خسران در "روز دین" می کنم. خدایا کمکمون کن. خدایا ما هدفمون خیر بود. می دونیم حالا دیگه من همه پل های پشت سرم رو خراب کردم نیمه شب ها اگه از خوابمون بزنیم .. خدا رو میبینیم ...


پنج شنبه 85 دی 14 , ساعت 3:38 عصر

 یثبت الله الذین آمنوا بالقول الثابت فی الحیاه الدنیا و فی الآخره و یضل الله الظالمین و یفعل الله ما یشاء (37 سوره ابراهیم)

پایدار می گرداند خداوند، کسانی را که ایمان آورده اند با کلام و برهان پایدار، هم در حیات دنیا و هم در آخرت (خداوند به آنها) پایداری مبخشد. و گمراه و ضلالت می رساند ظالمین را و انجام می دهد هر آنچه که خواست پروردگار باشد.

چه چیزی در ما ثابت می گردد؟ وقتی انسانی چیزی را یا کاری را، واقعا (مثل نیاز به آب برای ادامه حیات)  قبول کند و وجوب آن را  برای ادامـ? حیات بفهمد و  انجام عمل خیری را، و یا ترک عمل زشتی را، نیاز واقعی خود ببیند و عمل کند.

خداوند می فرماید که اگر عملی و یا صفتی در شما پایدار شود، هر جا که توی انسان ناپایدار شدی، خداوند پایدارش می کند. {مثال:}

 قبل از مرگ: وقتی که انسان در حال ترک گناهی است و با جدیت در جهت ترک عادتی که در رفتارش به جا مانده تحجد می کند، و توبه می کند و بعد از مدتی جهاد با نفس موفق به ترک و لذت زدایی نفسش می کند، و اون قول و تصمیم و آمادگی برای اوج به طرف کرامت و رفتار و اخلاق نیکو، در او رو به مرصوص شدن می رود، و دیگر (از آن به بعد) در حیات دنیا و آخرت خداوند تکرار و وقوع آنرا که خارج از قدرت و اراده دنیایی ماست از ما دور می کند. بسیاری از اوقات برای خود من وقتی تصمیم به ترک گناهی گرفته ام، و ترک کرده ام شرایط و لوازم آن (ابتدا فراهم شده) و مقدمات فراهم شده، شرایط گناه از زندگی ام بیرون رفته.(بدون اینکه قدرت تسلط بر آنها در حیطه اراده و فکر من باشد).البته تا وقتی که دوباره تصمیم به انجام گناه نگرفتم و یا وسوسه های شیطانی مرا مجاب به پذیرفتن انجام مجدد گناه نکرده اند و یا شک در ترک بی قید و شرط آن گناه در من رو به افزایش نهاده است و اینگونه بوده که دوباره شرایط برگشته و روز از نو روزی از نو ( غفلتی باعث شده که مثل ماری که در مار و پله نیش میزند، پس رفت کنم و  برگردم به همون خانه اول.

بعد از مرگ: وقتی انسان از دنیا می رود، و در لحظه مرگ، که به لحظه احتزار معروف است می رسد و آن را تجربه می کند، همه چیز را فراموش می کند، انسانی که حسبه می گیرد و خاطره هایش را و یا قسمتی از آنها را فراموش می کند، وقتی مرگ را تجربه کرد و حقیقت اعمالش را (با علمی که به او داده می شود و او را  نسبت به گناهانش باخبر می سازد و با دانش کامل نسبت به خوب یا بد بودن، آنها را مرور می کند و تمامی لحظات زندگی اش را به خاطر میآورد. همانند کسی که کابوسی عجیب دیده که انتظار آنرا نداشته که به این دقت و با این وضوح همه چیز ثبت شده است. از او می پرسند که پیامبر تو کیست. هر کسی نمی تواند جواب سوالات پس از مرگ را بدهد. مگر کار هر کسی است؟ از پس کسی بر می آید که در دنیا توانسته با وسوسه های شیطانی که 6000 عبادت خود را آتش زده و قسم خورده که انسان را گمراه می کند. کسی که در دنیا توانست سرسخت باشد، می تواند جواب سوالاتی را بدهد که به دلیل عمل کردن به آنها می تواند آنها را به زبان آورد. مثل دنیا نیست که حرف بزنی و به این نگاه نکنند که چقدر عمل کردی و به تو اذن و اجاز? خدا تکلم دهند. آنجا حرفی را می توانی ادعا کنی که به آن عمل کردی.

خدای تو کیست. نامت چیست. کیستی؟ کتابت چیست؟ ولایت تو بر کیست. ولایت تو به نیکوکاران می رسد؟ و یا تبهکاران؟ و طاغوتیان؟ در دنیا از چه کسانی تبعیت می کردی؟ و پیرو و دنباله رو چه کسی بودی؟ هر کسی یادش نمی آد !!! که بگه:"الله جل جلاله ربی" حتی در روایات هست که بعضی از مردم بعد از مدتی زجر و عذاب می گویند:"همان پیامبری که کتابش قرآن است" یعنی نام مبارک پیامبر اعظم را به خاطر نمی آورند که بگویند:"محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب"

ولاسلام. برگرفته از عنایات الهی و تلمذ در محضر تفسیر آیت الله جوادی آملی ( سوره ابراهیم جلسه 25 تا 27) و المیزان (تفسیر سیدنا الاستاد علامه طباطبائی ) و روایات و مرور در ذهن خودم و بسط و ساده سازی بوسیله بحث با مادرم و تائید و برکت ایشان.

قطره ای شرک دریایی از علم را کدر می کند.


پنج شنبه 85 دی 14 , ساعت 3:38 عصر

یه بازبینی و بازنگری و بازگشت به گذشته به حرف های امام خمینی نشون میده که واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا تا جایی که اگر عامی باشی بهت میگن"اقرا" و تمامی علوم دنیا رو یه لحظه توی ذهنت جا میدی. ما ها هم اگر به خدا توکل کنیم، اطاعت بی چون و چرای خدا رو بکنیم، او لحظه ای تمام علوم رو به ما خواهد داد و بعد توی یکی از این سخنرانی ها وقتی امام از آمریکا و اسرائیل حرف می زنه میبینیم که ماها به واسطه ظلم ها و ستم هایی که اونها، امروزه، بواسطه تصاحب کردن این مملکت ها ازشون سر زده، داریم قضاوت می کنیم و فکر و ترس و خوف حمله به خود ما هم توی دست و پا و ذهنمون افتاده، الان دیگه موقعش نیست. الان دیگه فهمیدیم که نه جون ما، نه آزادی ما، نه دموکراسی ما نیست که اونها واسه ما سنگ به سینه بزنن. و اگر جدال و دعوی و نزاعی هست، بواسطه نفت و ثروت خدادادی این مرز و بوم هست. و اگر هم دارن هنوز ارزون ازمون می خرن طمع بستند به مفت گیر آوردن ثروت های ما. و گول زرق و برق هاش رو توی 10 سال پیش می خوریم و از هر کی میشنیدی که ظاهر و شهر و تمیزی و تکنولوژی و پیشرفت و ... و نمی فهمیدیم که به قیمت تصاحب کردن جون هزار تا آفریقایی و تاسمانی و جهان غیر اروپا و آمریکا ست که اونها تبدیل شدن به کشور هایی که حالا با مال های حرامی که تصاحب کردند تبدیل شدن به جهان اول از لحاظ ظواهر و تجمّلات و ... اما به قیمت تو شیشه کردن خون مردم دیگه دنیا.

 

هر چیزی یه عمری داره، حتی عشق که انقدر بشر ادعاش میشه محکم ترین اساس و طناب و نگهدارنده است و ما رو خدای مهربن باز هم متوجه تنها ماندگار که خودش هو الاول و الآخر هستش می اندازه.


پنج شنبه 85 دی 14 , ساعت 3:38 عصر

یک برنامه تلویزیونی که امشب موضوعش عشق ازلی بود و از پایدار ماندن زندگی توسط فرزندان، صحبت می کرد. آری! تا جهان برجا بوده از آدم تا لحظه ای که صور اسرافیل نواخته می شود، خانواده ها گویا با گرمای فرزندان به حیات خود ادامه دادند. گویا تا بوده چنین بوده و تا باد چنین بادا. گویی که حکمتی توسط خداوند تبارک و تعالی در این نظام مستتر است که ابتدای هر عشق زوج های زمینی با علاقه ای تشدید شود و یا شاید از حالتی به حالتی مافوق تر تبدیل شود. به هر حال، در آخرین جملات این برنامه تلویزیونی که به بحث در باره همین موضوع بود جمله ای گفته شد: که بازیگر و نویسنده و کارگردان این مجموعه تلویزیونی گفت: "انگار با ورود بچه به زندگی هایمان دیگر فراموش می کنیم که باید روزی از دنیا برویم".

این جمله برایم خیلی غریب بود. از سوم دبیرستان تا به امروز، به این نیاندیشیده بودم که هر چه پیر تر میشیم بیشتر وابسته دنیا و مادیات میشیم. این حرف رو از معلم ادبیاتم "جناب آقای الله یاری" شنیدم و هنوز یادمه. و هیچ وقت یادم نخواهد رفت. یه نگاه انداختم توی صورت مادرم، گفتم: "مامان! جدی؟". یه جوابی بهم داد که فهمیدم چرا ما انقدر خدا رو فراموش می کنیم و نعمت هاش رو فراموش می کنیم. گفت: " آره! همه لحظه ها فقط به این فکر می کنی که الان کجاست؟ چی می پوشه؟ بهش بد نگذره! واسه الانش واسه آیندش نگرانی"

اونوقت شما شک دارید که خدا و پیامبرانش و امامانش از خود ما به ما بیشتر مشتاق نباشند؟ واسه آینده دنیا و آخرتیمون؟ واسه


پنج شنبه 85 دی 14 , ساعت 3:38 عصر

آیه الله جوادی آملی در همایش گرامیداشت امام (?) و کرامت انسانی فرمایشات گرانسنگی را ارائه دادند که دیدن این سی.دی (?) را خالی از لطف نمی دانم. در آنجا هم می فهمیم که امام خمینی که پیرو واقعی پیامبران و دنباله رو حقیقی راه پیامبر اسلام و ائمه معصومین سلام الله علیه می باشد توانست پیوندی در دنیای میلیارد ها انسان بر روی کره زمین برای آنهایی که می شنوند و پیوندی محکم تر نسبت به قبلی بین همه مسلمانان و پیوندی پایدارتر بین شیعه و سنی و پیوندی قوی تر بین شیعه و پیوندی ناگسستنی تا انقلاب مهدی بین ایرانیان وفادار ایجاد کند و این همان راه پیامبران است که هر شیعه منتظر و مستبصر باید ادامه دهد.

(?): که ایشان در تاریخ ?? خرداد ???? در جمعی با حضور متفکرین و روشنفکران و ... ایراد فرمودند.

(?): سی.دی فکر می کنم از موسسه فرهنگی اسراء و در کنار کتاب های استاد جوادی آملی به نام بنیان مرصوص که در خصوص امام خمینی و انقلاب اسلامی و زندگی ایشان می باشد.

 در وبلاگ پیامبر اعظم صلی الله علیه نوشتم:


پنج شنبه 85 دی 14 , ساعت 3:38 عصر

احساس تنهایی می کتم

الان توی جشن افتتاح بودم. مگر نه اینکه ما دم از سادگی می زنیم

پس یا من سخت گیرم

یا می خواهیم? اما شیطان در میانه راه رهزنی می کند.

این تنها شغل شیطان نیست

شیطان شغل های دیگری هم دارد

تبدیل خدا پرستی به بت پرستی و به قول امام تا حالا این بت چه باشد؟ مجسمه یا نفس؟

تبدیل


پنج شنبه 85 دی 14 , ساعت 3:19 عصر

رفتیم دم در مسجد آیت آیت الله جوادی آملی (دامت ظله) دیدم یه اعلامیه اونجاست. خوندم و فهمیدم که یه خبری هست. اما معنیش رو نمی دونستم از حاج آقا عباس مداحی که با ایشون اومده بودم اونجاُ پرسیدم: گفتند که: شبی که زمین خلق شده. امشب.

امشب شب عزیزی هستش و من تا بحال که از عمرم 25 سال می گذره حتی یک بار هم اسم این شب رو نشنیده بودم. وای به حال اونهایی که می دونستن و الان گرفتن خوابیدن. وای به حال خودم که می دونم سال دیگه خوابم.(سوال:نمی دونم چرا عادی میشه؟ جواب: آخه گناهکاری) منظورم به خودمه چون می دونم سال دیگه امشب خودم خواب تشریف خواهم داشت.

خدایا امشب از توی بار و بندیل هام که تازه از اسباب کشی که روز جمعه همزمان با انتخابات من دیگه رسما ساکن شهر خانوم فاطمه معصومه شدم، رفتم تا از توی بار و بندیل هام قرآن و مفاتیح رو بیارم، روی صندلی وقت پایین اومدن بودم که

شبی که زمین به دنیا آمد.

به دست کی؟

به دست یگانه پدید آورندگار همه زمین ها و آسمان ها.

چرا؟

به قول خودش در حدیث قدسی:

گنجی پنهان بودم. انسان را آفریدم تا کشف شوم.

همه قوانین پیدا و ناپیدای این عالم تو راز آفرینش همین زمین خوابیه. و راز دیگه ای به نام حبوط انسان به زمین. خدا به خیر بگذرون . عاقبت بخیرمون کن.


پنج شنبه 85 دی 14 , ساعت 2:47 عصر
اگر راه دیگه ای بجز نماز و بندگی و طاعت و اطاعت از دستوراتی که به ما رسیده وجود داره به ما هم لطفا بگین!
اگر راه دیگه ای جز نماز خوندن برای اتصال به خدا هست به ما هم لطفا بگین!
آخه یه دوستی می گفت من آخر شب دلم رو صاف رو می کنم و توی رخت خواب با خدا راز و نیاز می کنم. خب ای ول . اون سر جاش اون هم بکن این هم بخون. بد میگم؟
اگر ذکری بجز صلوات برای اتصال به خدا و پیغمبرش خدا قرار داده به ما هم لطفا بگین!
اگر ببجز و خضوع و خشوع در سجده و رکوع فضیلتی خدا به ما برای انجامش دستور داده به ما هم لطفا بگین!
اگر عقلمون بیشتر از خدا و پیامبرش و امامانش میرسه و نماز دیگر گون و یا عبادتی قشنگ تر برای انسان اختراع کردیم به ما هم لطفا بگین!
اگر قراره عقل ما توی مسائل ماورائی اصلا توی مسائل تعقلی تونسته گوشه ای از این دریا رو تصرف کنه به ما هم لطفا بگین!
اگر به قول امام خمینی ... ادامه از وبلاگ دیگرم
http://namaz19.persianblog.com
پنج شنبه 85 دی 14 , ساعت 1:3 عصر

یه کامنتی همین قبل خودم دیدم. ببینید:

    • حاجی یه در مورد ترک وسواس کمکم کنید و مخصوصا اینکه وسواس در نماز دارم و که یواش یواش داره به تمام زندگیم کشیده میشه

 جوابش سادست. هر جوابی بعد از خدا پیش شماست. شما توکل کن و توسل کن و کمر همت ببند راهش رو پیدا می کنی. اگه می خوای ذهنت جرقه بزنه:

فکر کنید خواهر یا برادر کوچک شما هین مسئله را ازتون میخواد حل کنید.

 اسلام فکر همه این ها رو کرده. قبل از کار تمرکز و مدد از خدا بخواهید و برنامه ریزی کنید. ذهن شما راه های زیادی براتون پیدا می کنه. اونها رو به کار ببندید. در کارتون جدیت مهمترین مسئله است.  

برای ترک وسواس? خودتون و عقلی که خدا بهتون داده کافی هستش.


<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ