سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پسر آدم را با ناز چه کار که آغازش نطفه بوده است و پایانش مردار . نه روزى خود دادن تواند و نه تواند مرگش را باز راند [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 86 آذر 12 , ساعت 8:37 صبح

عجبیه که هر بار باز هم به خودم همین رو میگم. اما عبرت نمیشه. وقتی به این مساله که چرا نمیشه و انقدر مشکله فکر می کنم مبینیم حق هم هست که انسان برای جا انداختن یه مساله ای در ملکه ی ذهن و اخلاقش باید هم سختی بکشه. کدوم طریق رو دیدی که طی کردنش آسون باشه؟ کدوم مقصد بوده که بشر بدون زحمت طی کرده باشه؟ تعریف کردن اینکه تو چطور هستی و چی رو نیکو می دونی و داری انجامش میدی وقتی سودمنده که ملکه شده باشه و سال ها از جا افتادن و متخلق شدن به اون خلق و خو گذشته باشه و دو تا نکته داره

1- قبل از اینکه ملکه بشه گفتنش تو رو هم از ادامه ی راه باز می داره

2- بعد از اینکه متخلق شدی هم دیگه عمل هستش که تاثیر اصلی رو داره و وقتی مافوق هست دیگه مادون تاثیر چندانی نداره

3- اون موقع یعنی بعد از کسب نیکی دیگه بیان نمی تونه اونچنان ضربه ای رو بزنه که الان داره میزنه

خدایا ازت می خوام کمک ام کنی تا نیت ام بخاطر تو باشه و وقتی بار ها و بار ها دیدم که بزرگ تر از من نتونستند تاثیر مثبت روی انسان ها بگذارند، نیت ام رو زمینی نکنم چون سرمایه گذاری خوبی نیست. اون سرمایه گذاری ای خوبه که فقط بخاطر تو باشه و وقتی سودمنده که انسان مسائلی رو قربانی کنه که ببینه هیچ چیز دستش نیست، و اون متاع رو هیچ بدونه و اونوقت قربانی راه تو بکنه و سرمایه گذاری بکنه رو شاگرد و براش هم حسنه ی نیت نیکو رو می نویسند هم باقیات و صالحات کرده و هم متاعش رو که هیچ می دونه قربانی تو کرده.

بپذیر برما.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ