سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، دوست دارد که بنده اش درباره گناه بزرگ از او [بخشش] بخواهد، و بنده ای را که گناه کوچک راسبُک شمارد، دشمن می دارد . [امام صادق علیه السلام]
 
یکشنبه 86 آبان 20 , ساعت 8:20 صبح

یقین به موجب علم برای ما حاصل می شود. تا انسان از طریق علم به مفهومی نرسد و آنرا درک نکند و با او اجین نشود و آن را نیابد نمی تواند یقین کند.[0] مثلا اگر شما با حواس چیزی را حس کردید به آن یقین می کنید. و یا اگر بیدار شدید و فهمیدید که خواب بودید یقین را از دست می دهید. اما وقتی هم هست که با چشم قلب (ابصار القلوب) خدا را درک می کنید و بوجود او از روی علایم و آیاتی که در آفاق ( مجموعه ی عالم خلقت ) و در انفس ( خود شناسی) و ارتباط بین خلقت آنها،[1] به این یقین قلبی می رسید که خدا وجود دارد و یکتاست، یعنی توانستید بجز از طریق حواس 5 گانه به چیزی از عالم غیر حسی یقین کنید. که هر چه علم شما نسبت به موضوع بیشتر می شود، یقین شما بالاتر می رود. علم الیقین بهترین نعمتی است که خدا آفرید.

ایمان، ارادی است. و به این دلیل هم ارزشمند است. اما می توان گفت که ایمان جایزه مومنی است که بدون تعصب جستجو کرد و وقتی حقیقت را یافت، خواسته های نفس و شهوات او نتوانست ایمان او را محو کند. زیرا ایمان به خدا همراه با باید ها و نباید هایی است که بعضا مخالف با ولنگ و وازی و هردنبیلی است. 99 % دست و پای انسان شهوت ران را خواهد بست. و آن یک در صد هم راه باز است برای کسی که از دین به نفع شهوت خود باز سوء استفاده می کند. راه همیشه برای عضو جنود شیطان شدن باز است. همان طوری که از امام صادق روایت است که مومنی که احساس شرم و حیا کند و از کرده و گناه خود پشیمان و نادم باشد، بجای بدی ای که کرده نیکویی نوشته می شود یذهب الحسنات بالسیئآت. [2]

[0]: او برای حکمی به مطلب می اندیشد. یا برای اثبات وجود آن. یا برای اثبات ارتباط مفهمومی دیگر با آن و یا برای تشخیص ماهیت آن که ( از نوع دوم است با این تفاوت که ارتباط اجزا با کل است که دارد به آن می اندیشد می پرسد که این چیز چیست؟ اجزا دارد؟ اگر جواب مثبت بود از خود می پرسد که: از چی تشکیل شده؟ منشاء آن چیست؟ چه چیزی در آن است که در شیا قبلی که من می شناسم نیز وجود دارد؟ دنبال مفهومی که از قبل می شناسد می گردد و ارتباط و یا تشابهی بین مفاهیم قبلی که درک نمی کرد و در راه بود تا بشناسد، به اینمی انیشد که آن چیز را چگونه شناخت؟ چه راهی را رفت و چه مفاهیمی را تصور کرد تا به تصدیق رسید و از تشابهات و تصورات و استدلال هایی که از قبل برای رسیدن به نتیجه و درک مفهومی دیگر استفاده کرده، پیمایش درون ذهنی می کند.

[1]: ارتباطی که بین خلقت کل جهان خلقت و خلقت انسان است. درون شناسی که در فطرت ماست و بیرون شناسی که همان کل عالم وجود است و نظم و ارتباطی که بین 1 و 2 وجود دارد: به این نتیجه می رسیم که ... گفته شد.
      1- تفکر به خلقت انسان  یا پدر همه ما انسان ها (حضرت آدم (سلام الله علیه) و هبوط او به زمین)
      با
      2- تفکر به چرایی خلق مخلوقات دیگر وجود دارد

[2]: ..ان الحسنات یذهبن السیئات.. سوره هود آیه 114



لیست کل یادداشت های این وبلاگ